responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 3876

قصه قوم شعيب عليه السلام

قصه قوم شعيب عليه السلام

(سرگذشت قرآنى قوم شعيب پيامبر (ع) و عاقبت شوم آن‌ها)

قصه قوم شعيب (ع) و شهر مدين (محل اقامت شعيب) در قرآن کريم جمعاً در هفت سوره ذکر شده است: اعراف// 85؛ توبه// 70؛ هود// 84، 95؛ طه//40؛ حج// 44؛ قصص// 22، 32 و 45؛ عنکبوت// 36. از مجموع آيات و ديدگاه‌هاى مفسران و گفتار اهل تاريخ بر مى‌آيد لفظ «مدين» هم بر شهر «شعيب» (ع) و هم بر قبيله وى اطلاق مى‌شده است.

قرآن کريم در سوره‌هاى حجر، شعراء، ص و ق از مردمى به نام «اصحاب أَيکه» نام برده است که شعيب بر آن‌ها مبعوث شد. «أَيکه» در لغت به معناى بيشه، جنگل و درخت‌هاى انبوه و به هم پيچيده است. بسيارى از اهل تاريخ و مفسران گفته‌اند اصحاب أَيکه همان مردم مدين بوده‌اند که نزديک شهرشان بيشه‌اى بود و از درختان آن استفاده مى‌کردند. برخى گفته‌اند شعيب (ع) يک بار به سوى مردم مدين و بار دوم به سوى اصحاب أَيکه مبعوث شد.

حضرت شعيب (ع) قوم خود را از کم‌فروشى نهى مى‌کرد و به درستى در پيمانه و وزن کردن با ترازو دستور مى‌داد؛ ولى آن‌ها به جاى شکر نعمت‌هاى بى‌شمار الهى و پذيرش دعوت خيرخواهانه شعيب (ع) و دست‌برداشتن از کفر، ناسپاسى، کم‌فروشى، تباهى و افساد در زمين، آن بزرگوار را انکار و تکذيب و تبعيد از شهر و فراتر از آن به سنگسار تهديد کردند. برخى نيز آن حضرت را استهزا و به جادوزدگى و نسبت‌هاى نارواى ديگرى متهم کردند. خداوند نيز آنان را به عذاب زلزله و ابر آتشبار و صيحه آسمانى هلاک کرد.

نيز ر.ک: قصه حضرت شعيب (ع) .


[1]رسولي ، هاشم ، 1311 -;قصص قرآن;جلد2;صفحه 24
[2]خزائلي،محمد،1292-1353;اعلام القرآن;صفحه 409
[3]هاكس ، جيمز;قاموس كتاب مقدس;صفحه 944
[4]خرمشاهي ، بهاء الدين ، 1324 -;دانش نامه قرآن وقرآن پژوهى;جلد2;صفحه 1322
اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 3876
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست