responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 3826

قصه اصحاب رقيم

قصه اصحاب كهف

(قصه اصحاب رقيم)

(سرگذشت قرآنى عدّه‌اى از موحّدان داراى خواب سيصد ساله)

در آيات 9 به بعد سوره کهف، قصه اصحاب کهف نقل شده است:((أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا)) . فشرده داستان - بنا بر نقل قرآن کريم - چنين است: «چند جوان موحّد که نور ايمان در قلبشان تابيده بود، از ميان قوم بت‌پرست خويش بيرون رفتند و در غارى براى استراحت دراز کشيدند و مدت 309 سال خفته بودند و سپس بيدار شدند. بر اثر احساس گرسنگي، يکى را به شهر فرستادند تا طعامى بخرد و بياورد. چون از خواب گران خويش بى‌خبر بودند، به فرستاده گفتند: «مواظب باش مأموران حکومت تو را نشناسند». او چون به شهر آمد، پول سيصد سال پيش را نشان داد. دکان‌دار از وى خواست بگويد آن پول را از کجا آورده است. سرانجام، خواب طولانى آن‌ها هم براى خودشان و هم براى مردم روشن شد و سپس در همان غار مردند و به‌ياد آن‌ها مسجدى بالاى غارشان بنا کردند».

اروپاييان قصه اصحاب کهف را به طور خلاصه چنين نقل مى‌کنند: در زمان دکيوس (249 - 251 م) که مسيحيان را سخت شکنجه مى‌داد، هفت تن از جوانان اشراف به غار پناهنده شدند و دکيوس دستور داد بر دهانه غار ديوارى بکشند تا ايشان از گرسنگى و تشنگى بميرند، ولى هفت تن در غار به خواب گران فرورفتند و 157 سال بعد بيدار شدند.

اروپاييان اصحاب کهف را به نام هفت تن خفتگان افسوس (شهرى معروف و محل مبارزه مسيحيت با هلينيسم) ناميده‌اند.


[1]قرشي بنابي ، علي اكبر ، 1307 -;قاموس قرآن;جلد6;صفحه 154
[2]خزائلي،محمد،1292-1353;اعلام القرآن;صفحه 18
[3]مكارم شيرازي ، ناصر ، 1305 -;تفسير نمونه;جلد15;صفحه 367
[4]ابو زهره ، محمد ،1898-1974م.;معجزه بزرگ ,پژوهشى درعلوم قرآن;صفحه (265-271)
اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 3826
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست