اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی الجزء : 1 صفحة : 3193
شبهات اعجاز قرآن
شبهات اعجاز قرآن
(برخى از شبهات درباره معجزه بودن قرآن)
شبهات مطرح شده درباره اعجاز قرآن و پاسخ
به آنها، از مباحث وابسته به اعجاز قرآن است. در ادامه به برخى از اين شبهات اشاره
ميشود:
1. درک اعجاز قرآن، همگانى نيست.
پاسخ: نخست اين که، درک معجزه از شرايط
معجزه بودن نيست؛ دوم اين که، لازم نيست همه مردم، ماهيت اعجاز و معجزه را درک کنند،
هرچند خطاب همگاني است. بدين سان، خطاب تحدي قرآن ـ که دليل آشکار معجزه بودنش است
ـ نه تنها توده مردم و عوام را در برمي گيرد، دانشمندان و متخصصان هر عصري را نيز به
مبارزه ميطلبد. اصولا توده مردم قدرت مبارزه علمي و فرهنگي را ندارند و به همين سبب
در آيات تحدي اين عبارت تکرار شده که وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ
اللَّهِ ؛ و غير از خدا، هر كس را مىتوانيد (به يارى) طلبيد، (يونس 38) . يعني
هرکس را که ميشناسيد و احتمال اثري براي او در اين کار قائل هستيد، همه دانشمندان،
متفکران، نوابغ، اعوان و انصار خود را جمع کنيد و مثل چنين قرآني و يا حتي مثل يک سوره
از آن را بياوريد. دليل اين که خداوند سبحان خطاب را متوجه توده مردم نيز کرده اين
است که تا اگر دانشمندان آنان نتوانستند، حقانيت قرآن براي خود آنان نيز ثابت شود.
(قرآن در قرآن، جوادي آملي، ج1، ص132) .
2. برخى قواعد ادبى قرآن با ادبيات عرب
هماهنگ نيست.
پاسخ: اولاً قواعد ادبيات عرب هنگام نزول
قرآن شکل نگرفته بود؛ بلکه به برکت قرآن، دانشمندان مسلمان اين قواعد را تدوين کردهاند؛
ثانياً اگر اين گفته درست باشد، اديبان عرب به راحتى مىتوانستند قرآن را انکار کنند
و تحدى پروردگار براى آوردن همانند قرآن بدون پاسخ نمىماند.
3. اعجاز قرآن با جمعآورى آن ناسازگار
است و آنچه در باره جمع قرآن شده است، که نگارش آيات قرآن با شهادت دو نفر صورت مىگرفت،
با اعجاز قرآن تنافى دارد؛ چون اگر قرآن معجزه بود، نياز به گواهى دو نفر نبود و از
ظاهر آن مىتوانستند متوجه شوند.
پاسخ: اوّلاً اين گفته که قرآن به گواهى
دو نفر از صحابه پيامبر (ص) جمع شده، مستند به اخبار آحاد و مخدوش است؛ ثانياً هيچ
کس ادعاى اعجاز در يک جمله يا يک آيه از قرآن را نداشته و ندارد، و علت آن که جامعان
قرآن آيات را به گواهى دو نفر پذيرفتهاند، احتياط آنان بوده است تا به عمد يا سهو،
سخنى از کلمات اديبان عرب جزء قرآن نشود.
4. ناتوانى بشر از آوردن همانند قرآن
کريم دليل بر اعجاز آن نيست؛ چون کتابهاى ديگرى نيز هست که بشر از آوردن مثل آن ناتوان
است؛ مانند کتاب اقليدس.
پاسخ: اولاً اين که بشر نتواند مثل اين
کتابها را بياورد، اثبات نشده و ادعايي بيش نيست؛ بلکه کتابهايى در طول تاريخ نوشته
شده است که از سطحى عالىتر برخوردارند، براي مثال خواجه نصير الدين بر کتاب اصول اقليدس
شرحي نوشت که از اصل آن بهتر است و بنام تحرير اصول اقليدس هم اکنون معروف
است و در حالي که اصل از بين رفته، اين شرح هنوز مورد توجه است. ثانياً هر کار خارقالعادهاى
را که بشر از آوردن آن عاجز باشد نمىتوان معجزه خواند؛ بلکه براى معجزه علاوه بر ناتوانى
بشر از معارضه با آن، دو شرط ديگر نيز لازم است:
الف) آورنده بايد مدعى مقام و منصب الهى
باشد؛
ب) عملى را براى معجزه انجام دهد که از
حدود قوانين طبيعى بيرون باشد، و کتابهايى مانند کتاب اقليدس فاقد اين دو شرط هستند.
[1]حجتي ، محمد باقر ، 1311 -;پژوهشى درتاريخ
قرآن كريم;صفحه 231
[2]خويي ، ابوالقاسم ، 1278 - 1371;البيان
فى تفسيرالقرآن;صفحه 19
[3]فاضل لنكراني ، محمد ، 1309 -1386.;مدخل
التفسير;صفحه 100
اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی الجزء : 1 صفحة : 3193