responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 277

آيه 103 آل عمران

آيه وحدت

(آيه 103 آل عمران)

(آيه 103 آل عمران، در باره سفارش به وحدت و قدرداني از اين نعمت الهي)

به آيه 103 آل عمران «آيه وحدت» مى‌گويند:((وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَلى‌ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ) ؛ «و همگى به ريسمان خدا (قرآن و اسلام و هر گونه وسيله ارتباط ديگر) چنگ زنيد و پراكنده نشويد، و نعمت (بزرگ) خدا را بر خود بياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد و او در ميان دلهاى شما الفت ايجاد كرد، و به بركت نعمت او برادر شديد، و شما بر لب حفره‌اى از آتش بوديد، خدا شما را از آنجا برگرفت (و نجات داد) اين چنين خداوند آيات خود را براى شما آشكار مى‌سازد شايد هدايت شويد». )

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (102) (103)

شان نزول‌: در دوران جاهليت دو قبيله بزرگ در مدينه به نام «اوس» و «خزرج» وجود داشتند كه بيش از يكصد سال جنگ و خون‌ريزى و اختلاف در ميان آن دو جريان داشت، و هر چند وقت ناگهان به جان يكديگر مى‌افتادند و خسارات جانى و مالى فراوانى به يكديگر وارد مى‌كردند. يكى از موفقيتهاى بزرگ پيغمبر (ص) پس از هجرت به مدينه، اين بود كه بوسيله اسلام صلح و صفا در ميان آن دو ايجاد كرد، و با اتحاد آنها جبهه نيرومندى در مدينه بوجود آمد. اما از آنجا كه ريشه‌هاى اختلاف فوق العاده زياد و نيرومند، و اتحاد تازه و جوان بود گاه بيگاه، بر اثر عواملى، اختلافات فراموش شده شعله‌ور مى‌شد، كه به سرعت در پرتو تعليمات اسلام و تدبير پيامبر (ص) خاموش مى‌گشت. روزى دو نفر از قبيله اوس و خزرج به نام «ثعلبة بن غنم» و «اسعد بن زراره» در برابر يكديگر قرار گرفتند، و هر كدام افتخاراتى را كه بعد از اسلام نصيب قبيله او شده بود برمى‌شمرد، ثعلبه گفت: خزيمة بن ثابت (ذو الشهادتين) و حنظله (غسيل الملائكه) كه هر كدام از افتخارات مسلمانانند، از ما هستند، و همچنين عاصم بن ثابت، و سعد بن معاذ از ما مى‌باشند. در برابر او اسعد بن زراره كه از طايفه خزرج بود گفت: چهار نفر ا

ز قبيله ما در راه نشر و تعليم قرآن خدمت بزرگى انجام دادند: ابى بن كعب، معاذ بن جبل، زيد بن ثابت، و ابو زيد، به علاوه سعد بن عباده رئيس و خطيب مردم مدينه از ما است.

كم كم كار به جاى باريك كشيد، و قبيله دو طرف از جريان آگاه شدند، و دست به اسلحه برده، در برابر يكديگر قرار گرفتند، بيم آن مى‌رفت كه بار ديگر آتش جنگ بين آنها شعله‌ور گردد و زمين از خون آنها رنگين شود! خبر به پيامبر رسيد، حضرت فورا به محل حادثه آمد، و با بيان و تدبير خاص خود به آن وضع خطرناك پايان داد، و صلح و صفا را در ميان آنها بر قرار نمود. اين آيه و آيه قبل از آن نازل گرديد و به صورت يك حكم عمومى همه مسلمانان را با بيان مؤثر و مؤكدى دعوت به اتحاد نمود.

در باره اينكه منظور از «حَبْل اللَّه» (ريسمان الهى) چيست؟ مفسران احتمالات مختلفى ذكر كرده‌اند، مثل: قرآن، اسلام، و خاندان پيامبر و ائمه معصومين. در رواياتى كه از پيامبر (ص) و ائمه اهل بيت نقل شده نيز همين تعبيرات گوناگون ديده مى‌شود، مثلا در تفسير الدر المنثور از پيغمبر اكرم (ص) و در كتاب معانى الاخبار از امام سجاد (ع) نقل شده كه فرمودند: «حَبْل اللَّه» قرآن است، و در تفسير عياشى از امام باقر (ع) چنين وارد شده: ريسمان الهى آل محمد (ص) مى‌باشند، كه مردم مامور به تمسك به آن هستند. ولى نه اين احاديث و نه آن تفسيرها، هيچ كدام با يكديگر اختلاف ندارند، زيرا منظور از ريسمان الهى هر گونه وسيله ارتباط با ذات پاك خداوند است، خواه اين وسيله، اسلام باشد، يا قرآن، يا پيامبر و اهل بيت او، و به عبارت ديگر تمام آنچه گفته شد، در مفهوم وسيع ارتباط با خدا كه از معناي حَبْل اللَّه استفاده مى‌شود، جمع است.

تعبير از اين امور به حبل اللَّه اشاره به يك حقيقت است، كه انسان در شرائط عادى و بدون داشتن مربى و راهنما، در قعر دره طبيعت، و چاه تاريك غرائز سركش، و جهل و نادانى باقى خواهد ماند، و براى نجات از اين دره و برآمدن از اين چاه نياز به رشته و ريسمان محكمى دارد كه به آن چنگ بزند و بيرون آيد، اين رشته محكم همان ارتباط با خدا از طريق قرآن و آورنده قرآن و جانشينان واقعى او مى‌باشد، كه مردم را از سطوح پائين و پست بالا برده و به آسمان تكامل معنوى و مادى مى‌رسانند.


[1]مكارم شيرازي ، ناصر ، 1305 -;تفسير نمونه;جلد3;صفحه 25
[2]طوسي ، محمد بن حسن ، 385 - 460ق.;التبيان في تفسير القرآن;جلد2;صفحه 545
[3]طبرسي ، فضل بن حسن ، 468 - 548ق;مجمع البيان فى تفسيرالقرآن;جلد2;صفحه 805
[4]سيوطي ، عبد الرحمان بن ابي بكر ، 849 - 911ق.;الدر المنثور في التفسير بالماثور;جلد2;صفحه 60
[5]طباطبايي ، محمد حسين ، 1281 - 1360;الميزان في تفسير القرآن;جلد3;صفحه 369
[6]فخر رازي ، محمد بن عمر ، 544 - 606ق.;التفسيرالكبير;جلد8;صفحه 311
[7]حويزي ، عبد علي بن جمعه ، - 1112ق.;تفسيرنورالثقلين;جلد1;صفحه 377
[8]قمي ، علي بن ابراهيم ، - 329ق.;تفسيرالقمى;جلد1;صفحه 108
اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 277
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست