قرائت ازلحاظ شأن و موقعيت، مانند حديث،
قواعد و ضوابطى دارد. آن مأخذ و منبعى که ماده و اساسِ نخستين قرائت قرآنى از آن سيراب
مىشود، گزارشهاي تاريخي ِبيانگر قرائات رسول خدا (ص) و ائمه (ع) ، و يا سکوت و تأييدات
آنها نسبت به قرائاتى است که در حضورشان انجام ميشد. به عبارت ديگر مىتوان گفت از
ديدگاه علماى مسلمان، روايت از رسول خدا (ص) و معصومان (ع) مأخذ منحصر به فرد و منبع
اصيل قرائت است.
ابنجزرى از ابوعمرو عثمان بن صلاح نقل
مىکند که: قرائتى که به آن عمل مىشود بايد نقل آن از رسول خدا (ص) به عنوان
قرآن، متواتر يا مستفيض باشد.
همچنين در کتاب منجدالمقرئين (ص 3) تصريح
مىکند: قارى از إقراء به قرائتى که به نظر او درست و نيکو است و در زمينه آن، نقل
و روايتى نيست برحذر باشد. و نيز بايد از إقرائى خودداري کند که از نظر قواعد عربى
و لغوى درست مىنمايد، ولى فاقد روايت است.
ابوعمرو عثمان بن سعيد دانى نيز (طبق
نقل صاحب مناهلالعرفان) مىگويد: ائمه و استادان قرائت درباره هيچيک از انواع قرائتهاي
قرآن به آنچه از لحاظ لغت، رايجتر و منطبقتر با قواعد عربى است وقعى نمىنهند؛ بلکه
بر آن قرائتهايى تکيه مىکنند که ثبوت فزونترى در روايت و صحت بيشترى درنقل داشته
باشند. وقتى روايت و نقل درباره قرائت ثابت شود، نه قياس و معيارهاى قواعد و دستور
زبان عربى مىتواند آن را مردود کند و نه رواج و شيوع لغت؛ زيرا قرائت، سنتى است که
بايد از آن پيروى کرده، آن را پذيرفت و سرانجام به آن روى آورد.
[1]زرقاني ، محمد عبد العظيم ، 1948- م.;مناهل
العرفان فى علوم القرآن;جلد1;صفحه 420
[2]فضلي ، عبد الهادي،1934-م.;تاريخ قراءات
قرآن كريم;صفحه (101-105)
اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی الجزء : 1 صفحة : 2392