responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 1796

تفسير صحابه

تفسير صحابه

(آراى تفسيرى صحابه)

تفسير قرآن‌کريم در عصر صحابه و برداشت آنان از قرآن، مبتنى بر روايات و احاديث و تقرير نبى اکرم (ص) بود؛ لذا به شکلى ساده بيان مي‌شد و در حقيقت جزئى از علم‌الحديث بود که از نيمه دوم قرن اول هجرى بيشتر قوّت گرفت.

بعضى از صحابه مانند ابن‌عباس و ابن‌مسعود در تفسير، اجتهاد و روش ويژه‌اى داشته‌اند؛ لذا بانى و مؤسس مکاتب تفسيرى شمرده شده‌اند؛ اما اجتهاد و روش آن‌ها در تفسير قرآن با يکديگر هماهنگ، و با تفسير و تقرير پيامبر (ص) موافق بود.

برخى از اهل‌سنت مانند حاکم نيشابورى و زرقانى معتقدند صحابه خود شاهد وحى و نزول قرآن بوده‌اند و سخن آنان در زمينه تفسير، حکم روايت مرفوع را دارد و مانند روايات پيامبر (ص) معتبر است.

برخى ديگر مانند نووى (م 676 ق) و استادش ابن‌صلاح شهرزورى (م 643 ق) تفسير صحابه را در باره اسباب نزول معتبر مي‌دانند؛ زيرا در آن، مجالى براى ارائه رأى نبوده است.

در مقابل، علماى اماميه، صحابه را مانند مردم ديگر مي‌دانند که ميان ايشان عادل، فاسق، منافق و… يافت مي‌شود، و حديث مجعول "اصحابى کالنجوم" را از مفتريات، و بسيارى از اصحاب رسول (ص) که پس از وفات آن حضرت با بيعت نکردن با على (ع) و ضايع کردن حق، به او ظلم کردند، از جاده عدالت منحرف مي‌دانند. بنابراين از نظر شيعه، قول صحابه چه در تفسير و چه غير تفسير، اعتبارى ندارد؛ مگر آن که به صورت روايت از پيامبر (ص) نقل شده باشد.

منابع صحابه در تفسير قرآن عبارتند از: قرآن؛ سنت؛ گفتار امير مؤمنان (ع) ؛ اجتهاد و استنباط؛ اخبار اهل کتاب؛ اشعار؛ ادبيات عرب جاهلي.

مشخصات تفسير در عهد صحابه:

1. در زمان صحابه همه قرآن تفسير نشده بود؛ بلکه آن بخش که تا آن زمان، نيازمند توضيح بود، تفسير شد. و مسلمانان هرچه از عهد رسالت دورتر شدند، حجم پرسش‌ها و کنجکاوي‌هاى آنان بيشتر و گسترده‌تر شد؛ لذا دامنه تفسير هم تا زمان تدوين تفسير گسترش ‌يافت.

2. اختلاف‌نظر تفسيرى ميان صحابه کم بود.

3. صحابه به معناى اجمالى آيات اکتفا مي‌کردند و قرآن به شکلى ساده تفسير مي‌شد.

4. به توضيح معانى لغوى و احياناً يادکردن سبب نزول بسنده مي‌شد.

5. گاهى از قرآن مجيد استنباط فقهى شده است.

6. هنوز تفسير به‌صورت مدون در نيامده بود. البته برخى از صحابه پاره‌اى از مطالب تفسيرى را در مصاحف خود گنجاندند.

7. تفسير، بخشى از حديث بود و شکل منظم و مستقلى نداشت.

8. به‌دليل اطمينان و شناخت سند روايت، تحقيقى صورت نمي‌گرفت و گاهى به شهادت شهود استناد مي‌شد.

9. در تفسير صحابه به جز درباره جانشينى پيامبر (ص) درباره آرا و عقايد مختلف مذاهب، هيچ تفسيرى يافت نمي‌شود.

10. در عهد صحابه از روش تفسيرى قرآن به قرآن نيز استفاده شده است.

نيز ر.ک: مفسران صحابه.


[1]زركشي ، محمد بن بهادر ، 745 - 794ق;البرهان فى علوم القرآن(باحاشيه);جلد2;صفحه 157
[2]كمالي دزفولي ، علي ، 1292 -;شناخت قرآن;صفحه 375
[3]جلاليان،حبيب الله;تاريخ تفسيرقرآن كريم;صفحه (46-59)
[4]زرقاني ، محمد عبد العظيم ، 1948- م.;مناهل العرفان فى علوم القرآن;جلد2;صفحه 16
[5]سيوطي ، عبد الرحمان بن ابي بكر ، 849 - 911ق.;الاتقان فى علوم القرآن;جلد4;صفحه 208
[6]طباطبايي ، محمد حسين ، 1281 - 1360;قرآن دراسلام;صفحه 73
[7]حجتي ، محمد باقر ، 1311 -;سه مقاله درتاريخ تفسيرونحو;صفحه 22
[8]مصاحب ، غلام حسين ، 1289 - 1358;دائرة المعارف فارسى;جلد2;صفحه 1554
اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 1796
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست