اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی الجزء : 1 صفحة : 1309
بَيِّن منفصل
مبيِّن منفصل
(بَيِّن منفصل)
(لفظ رافع اجمال لفظ مجمل، و منفصل از
آن)
«مبيِّن» لفظى است که دلالتش واضح باشد و اجمالِ لفظ مجمل را بيان و روشن
کند. در صورتى که اين مبيِّن در آيه ديگرى و با فاصله آمده باشد، آن را «مبيِّن منفصل»
مىنامند؛ مانند:
1.((وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ))(قيامت// 22 و
23) . اين آيه اجمال دارد و با آيه(لاَّ تُدْرِكُهُ
الأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الأَبْصَارَ)(انعام// 103) بيان شده است.
2.(أُحِلَّتْ لَكُم بَهِيمَةُ
الأَنْعَامِ إِلاَّ مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ)(مائده// 1) که با آيه((حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ
الْمَيْتَةُ وَالْدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ... ))(مائده// 3) بيان و روشن شده است.
گاهى مبيِّن منفصل، از سنّت است؛ يعنى قرآن با حديث تبيين مىشود؛ مانند:((وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ))(بقره// 43) و(وَلِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ)((آلعمران// 97) که افعال نماز، مقدار نصاب زکات
و مناسک حج در احاديث بيان شده است. )
زرکشي به اين نکته اشاره ميکند که قرينه منفصل- مانند قرينه متصل- گاهى
سبب تعيّن معنايى ميشود که اگر اين قرينه در بين نبود کلام، حمل بر معنايى غير از
آن معنا ميشد، در اين صورت «تخصيص» و «تأويل» گفته ميشود، مثل آيه:((فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ
حَتَّىَ تَنكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ))(بقره//230)
که نسبت به آيه:((الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ))(بقره//229) عموميت طلاق را- که شامل طلاق بائن
هم ميشود- به طلاق رجعى محدود ميکند، و اگر اين قرينه در بين نبود طلاق، حمل بر عموم
ميشد.
و گاهى اين قرينه فقط سبب آشکار شدن مراد از لفظ ميشود، به طورى که اگر
اين قرينه در بين نبود مفهوم آيه بر اجمال و ابهام خود باقى ميماند، که در اين صورت
«بيان» ناميده ميشود.
نيز ر.ک: مبيِّن متصل.
[1]زركشي ، محمد بن بهادر ، 745 - 794ق;البرهان
فى علوم القرآن(باحاشيه);جلد2;صفحه 184
[2]سيوطي ، عبد الرحمان بن ابي بكر ،
849 - 911ق.;الاتقان فى علوم القرآن;جلد3;صفحه 60
[3]صالح ، صبحي ، 1926 -;مباحث فى علوم القرآن;صفحه
310
[4]كمالي دزفولي ، علي ، 1292 -;قرآن ثقل
اكبر;صفحه 202
اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی الجزء : 1 صفحة : 1309