سؤال دوم: برخى از نويسندگان قول به رجعت را نشأت گرفته از قول به تناسخ پنداشته اند.[2] آيا اعتقاد به رجعت مستلزم تناسخ نيست؟
پاسخ : چنانكه در جاى خود خواهيم گفت، رجعت، به عقيده اكثر علماى شيعه اماميه، اين است كه عده اى از اهل ايمان و كفر در آخر الزمان بار ديگر به اين جهان باز خواهند گشت و بازگشت آنان مانند احياى مردگان است كه به وسيله حضرت مسيح (عليه السلام) صورت مى گرفت[3] ويا بسان زنده شدن عُزَيْر پس از يكصد سال [4]. بنابر اين ، عقيده به رجعت، هيچ ربطى به مسئله تناسخ ندارد و ما در بحث از رجعت در اين باره توضيح بيشترى خواهيم داد.
اصل يكصد و يازدهم
در سخنان علما، به پيروى از قرآن، مسئله اى به نام «اشراط السّاعة» مطرح شده است كه مقصود از آن علائم و نشانه هاى رستاخيز است.
علائم رستاخيز به دو نوع تقسيم مى شوند:
الف ـ حوادثى كه پيش از وقوع قيامت و به هم خوردن نظام آفرينش صورت مى پذيرد و در زمان وقوع آنها هنوز انسانها در روى زمين زندگى مى كنند. كلمه «اشراط الساعة» غالباً به اين قسم از رخدادها اطلاق مى شود;
ب ـ حوادثى كه مايه به هم خوردن نظام آفرينش مى گردد، كه بيشترين آنها در سوره هاى تكوير، انفطار، انشقاق، و زلزله ذكر شده است.
[1] الميزان، طباطبائى، 1/209. [2] فجر الإسلام، احمد امين مصرى، ص 377. [3] آل عمران/49. [4] بقره/259.
اسم الکتاب : منشور عقايد اماميّه المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر الجزء : 1 صفحة : 196