responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فلسفه اسلامى و اصول ديالك تيك المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 276

مى توان گفت كه نهاد آرام، اوصافى ناآرام در آغوش خود مى پروراند؟! آيا دگرگونى در صفات، گواه بر دگرگونى در نهاد شىء نيست؟

به تعبير علمى تر، هر درجه اى از رنگ، بو، طعم ومقدار ميوه، به حكم اينكه معلول نهاد جسم، و برخاسته از طبيعت اوست، طبعاً متناسب با درجه خاصى از طبيعت و نهاد شىء خواهد بود. هرگاه پديده اى از نظر اوصاف و اعراض تحول يابد، بايد نهاد و ذات آن نيز دگرگون گردد، تا تكامل علت با تكامل معلول همگام شود. در غير اين صورت بايد گفت كه معلول، درجاتى را طى كرده ولى «علت» در همان مقام و موقعيت گذشته خود در جا زده است، واين سخن نتيجه اى جز اعتراف به معلول بدون علت ندارد.

خلاصه آنكه، بايد به موازات هر درجه از اوصاف واعراض، درجاتى نيز از طبيعت شىء وجود داشته و رابط اين دو، همان رابطه علت ومعلول باشد، به گونه اى كه سير و جنبش و تحرك در نهاد شىء، مايه حركت وجنبش در صفات و اعراض گردد.

از اين بيان نتيجه مى گيريم كه، هركجا طبيعت از نظر عرض، رو به اشتداد باشد، قهراً از نظر نهاد نيز رو به اشتداد بوده و ناآرامى اوصاف، گواه ناآرامىِ نهاد است. [1]

2. وابستگى كامل عرض به جوهر

در گذشته، با مفاهيم عرض و جوهر آشنا شده و ديديم كه عرض،


[1] به اسفار، ج3، ص 102 و شرح منظومه، ص 244، مراجعه شود، تقرير برهان مزبور به اين شكل براى همگان معلوم است و در كتابهاى فلسفى اين برهان به صورت فنى ترى مطرح مى باشد. مى گويند: علت متغير، متغير، و علت ثابت، بايد ثابت باشد و هرگز نمى توان متغير را از آن نظر كه متغير است به ثابت مستند كرد.

اسم الکتاب : فلسفه اسلامى و اصول ديالك تيك المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 276
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست