responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فلسفه اسلامى و اصول ديالك تيك المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 205

نيست.

نقد

استدلال فوق ازجهات گوناگونى نارساست، زيرا:

اوّلاً، ما فعلاً درباره حقيقت ادراك و علم به تفصيل سخن نگفته و آن را به موضعى ديگر موكول مى كنيم. در اين جا اجمالاً مى پذيريم كه يك قسمت از ادراكات ما نتيجه تأثيرپذيرى اعصاب مغزى از ماده خارجى است، ولى آيا حقيقت علم همين اثر مادى است كه در موقع احساس در اعصاب ادراكى پديد مى آيد، وعلم واقعيتى جز انعكاس اثر طبيعت در ذهن ندارد، با اينكه همه اين مقدمات فيزيكى، صرفاً به اصطلاح شرط اعدادى وزمينه اى براى پيدايش علم بوده و ادراك ومدرِك واقعيتى فراتر از ماده و طبيعت دارد؟

مكتب مادى در اين قسمت به نتيجه قطعى نرسيده و بيش ازاين ثابت نكرده است كه در جريان حصول ادراك در ذهن، يك رشته فعاليتهاى فيزيكى در مغز انجام مى گيرد و انعكاسى از ماده خارجى در ذهن صورت مى بندد، اما اينكه براى علم و ادراك حقيقتى جز اين نيست و ماوراى اين فعاليتهاى فيزيكى، جهان ديگرى وجود ندارد، تا واقعيت ادراك و مدرك را در آنجا جستجو كنيم،هنوز علم موفق به نفى اين امر نشده است. ازينروى، چگونه آقايان، به اصطلاح در ميان دعوا، نرخ تعيين كرده، ومى گويند علم و ادراك حقيقتى جز انعكاس اثر ماده خارجى در اعصاب ادراكى بشر چيزى نيست؟!

پيش از اين يادآور شديم كه آقايان ديالكتيسينها، «نيافتن» را به جاى «نبودن» به كار مى برند و چون علم هنوز به عرصه ماوراى طبيعت راه نيافته (و از آنجا كه ابزار تحقيق و كاوش علم، تجربه و آزمايش حسى و كمى است، تا

اسم الکتاب : فلسفه اسلامى و اصول ديالك تيك المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 205
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست