responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فروغ ولايت المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 55

2) من امين قريش هستم وهم اكنون امانتهاى مردم در خانه من است.فردا بايد در محل معيّنى از مكه بايستى وبا صداى رسا اعلام كنى كه هركس امانتى نزد محمّد دارد بيايد وآن را باز گيرد.

3) بعد از ردّ امانتها بايد خود را آماده مهاجرت كنى.هروقت نامه من به تو رسيد، دخترم فاطمه ومادرت فاطمه وفاطمه دختر زبير بن عبد المطلب را همراه خود بياور.واگر كسانى از بنى هاشم خواستار مهاجرت شدند مقدّمات هجرت آنان را نيز فراهم كن.(سپس فرمود:)«از اين پس هر خطرى كه در كمين تو بود از تو برطرف شده است وديگر آسيبى به تو نخواهد رسيد».[1]

اين جمله مانند همان جمله اى است كه ابن هشام در سيره وطبرى در تاريخ خود آورده اند.بنابر اين اگر پيامبر به حضرت على تأمين داده است در شبهاى بعد بوده است ونه در شب هجرت، واگر به حضرت على فرمان داده است كه امانتهاى مردم را رد كند در شب دوم ويا سوم بوده است ونه در ليلة المبيت.

اگر بعضى از مورخان اهل تسنن واقعه را طورى نقل كرده اند كه مى رساند پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) در همان شب هجرت به حضرت على تأمين داده ودر همان شب نيز دستور ردّ امانتها را صادر كرده است قابل توجيه است، زيرا بعيد نيست كه نظر آنان به نقل اصل حادثه بوده است وذكر زمان ومكان صدور اين اوامر ووصايا براى آنان حائز اهميت نبوده است.

حلبى در سيره خود مى نويسد:

در يكى از شبها كه پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) در غار ثور بسر مى برد على (عليه السلام) شرفياب محضرش گرديد. پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) در آن شب به على (عليه السلام)دستور داد كه امانتهاى مردم را بازگرداند وقرضهاى پيامبر را ادا كند.[2]


[1] متن عبارت پيامبر اين است:« إِنَّهُمْ لَنْ يَصِلُوا إِلَيْكَ مِنَ الآنِ بِشَيْء تُكْرِهُهُ».
[2] سيره حلبى، ج2، ص 36 و37.
اسم الکتاب : فروغ ولايت المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 55
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست