responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فروغ ولايت المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 531

شور وهيجانى كه سخنرانى امام (عليه السلام) بر فراز منبر در باره نبرد با معاويه پديد آورد خارج از توصيف بود، تا آنجا كه يكى از عوامل نفوذى معاويه به نام اربد به سبب اعتراض به امام، آن هم به صورت خارج از نزاكت، در زير ضربات دست وپا له شد وقاتل او شناخته نشد.[1]

مشاهده اين منظره سبب شد كه ديگر عوامل نفوذى حساب كار خود را بكنند ودرايجاد تزلزل در تصميم امام (عليه السلام) روش ديگرى اتخاذ كنند تا شايد بتوانند امام را از عواقب جنگ واينكه معلوم نيست به نفع چه گروهى تمام خواهد شد بترسانند. از اين رو، دو عامل نفوذى، يكى از قبيله عبس (احتمالاً تيره اى از غطفان) وديگرى از قبيله تَميم به نامهاى عبد اللّه وحنظله، تصميم گرفتند كه در ايجاد اختلاف نظر ميان ياران امام، حالت نصيحت وخير خواهى به خود بگيرند. لذا، هر يك از آن دو، گروهى از قبيله خود را با خويش همفكر كردند وبر امام (عليه السلام)وارد شدند. در ابتدا حنظله تميمى برخاست وگفت:

ما از روى خير خواهى به سوى تو آمده ايم واميد است كه از ما بپذيرى. ما در باره تو وكسانى كه با تو هستند چنين مى انديشيم كه برخيزيد وبا اين مرد(معاويه) مكاتبه كنيد وبراى نبرد با شاميان عجله نكنيد. به خدا سوگند كه هيچكس نمى داند كه در رويارويى دو گروه، كدام يك پيروز مى شود وكدام شكست مى خورد.

سپس عبد اللّه عبسى برخاست وسخنانى همچون حنظله گفت وافرادى كه با آنان آمده بودند سخنان آن دو را تأييد كردند.

امام (عليه السلام)، پس از ستايش خدا، در پاسخ آنان چنين فرمود:

خداوند وارث بندگان وسرزمينها وپروردگار آسمانها وزمينهاى هفتگانه است وهمگى به سوى او باز مى گرديم. به هر كس بخواهد فرمانروايى مى دهد واز هر كس بخواهد آن را باز مى ستاند.هركه را بخواهد گرامى مى دارد وهر كه را


[1] وقعه صفّين، ص 94.
اسم الکتاب : فروغ ولايت المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 531
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست