responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فروغ ولايت المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 455

گفتگوى على(عليه السلام) با كشتگان

پيامبر گرامى (صلى الله عليه وآله وسلم)در جنگ بدر اجساد قريش را در چاهى فرو ريخت وسپس با آنان به گفتگو پرداخت. وقتى به حضرتش گفتند كه مگر مردگان سخنان زندگان را مى شنوند، فرمود: شما از آنان شنواتر نيستيد.[1]

امير مؤمنان (عليه السلام) از ميان كشتگان جمل مى گذشت كه جسد عبد اللّه بن خلف خزاعى را، كه لباسى زيبا بر تن داشت، مشاهده كرد.مردم گفتند كه او رئيس گروه ناكثان بود، امام (عليه السلام) فرمود: چنين نبود، بلكه كه او انسانى شريف وبلند طبع بود. سپس جسد عبد الرّحمان بن عتاب بن اسيد را ديد. فرمود: اين مرد ستون گروه ورئيس آنان بود.سپس به گردش خود ادامه داد تا اجساد گروهى از قريشيان را مشاهده كرد. فرمود: به خدا سوگند، وضع شما براى ما ناراحت كننده است، ولى من حجّت را بر شما تمام كردم ولى شما جوانانى كم تجربه بوديد واز نتايج كار خود آگاه نبوديد.

سپس چشمش به جسد قاضى بصره كعب بن سور افتاد كه قرآن بر گردن داشت. دستور داد كه قرآن وى را به نقطه تميزى انتقال دهند، سپس فرمود: اى كعب، آنچه را كه خداى من به من وعده كرده درست واستوار يافتم، آيا تو هم آنچه را كه پروردگارت وعده كرده درست واستوار يافتى؟سپس فرمود:

«لَقَدْ كانَ لَكَ عِلْمٌ لَوْ نَفَعَكَ، وَ لكِنَّ الشَّيْطانَ أَضَلَّكَ فَأَزَلَّكَ فَعَجَّلَكَ إِلَى النّارِ».[2]

تو دانشى داشتى; اى كاش (آن دانش) تو را سود مى بخشيد. ولى شيطان تو را گمراه كرد ولغزانيد وبه سوى آتش كشانيد.


[1] سيره ابن هشام، ج1، ص 639.
[2] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج1، ص 348.
اسم الکتاب : فروغ ولايت المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 455
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست