responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فروغ ولايت المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 256

پس، چه خوب داورى است خداوند وچه خوب رهبرى است محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم). ميعاد من وتو روز قيامت; وروز رستاخيز باطل گرايان زيانكار مى شوند.

آيا صحيح است كه با اين خطابه آتشين احتمال دهيم كه خبر ياد شده صحيح واستوار بوده است؟ اين چگونه تشريعى است كه صرفاً مربوط به دخت گرامى پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) وپسر عمّ اوست وآنان خود از آن خبر ندارندوفرد بيگانه اى كه حديث ارتباطى به او ندارد از آن آگاه است؟!

در پايان اين بحث نكاتى را ياد آور مى شويم:

الف) نزاع دخت گرامى پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) با حاكم وقت در باره چهار چيز بود:

1ـ ميراث پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم).

2ـ فدك، كه پيامبر در دوران حيات خود آن را به او بخشيده بود ودر زبان عرب به آن «نِحله» مى گويند.

3ـ سهم ذَوِى القُربى، كه در سوره انفال آيه 41 وارد شده است.

4ـ حكومت و ولايت.

در خطابه حضرت زهرا (عليها السلام) واحتجاجات او به اين امور چهارگانه اشاره شده است. از اين رو، گاهى لفظ ميراث وگاه لفظ «نحله» به كار برده است. ابن ابى الحديد(در ج 16، ص230 شرح خود بر نهج البلاغه) به طور گسترده در اين موضوع بحث كرده است.

ب) برخى از دانشمندان شيعه مانند مرحوم سيّد مرتضى ـ ره ـ حديث «لا نُوَرِّثُ ما تَرَكْنا صَدَقَة» را به گونه اى تفسيركرده اند كه با ارث بردن دخت پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) منافاتى ندارد. ايشان مى گويند كه لفظ «نورّث» به صيغه معلوم است و«ما»ى موصول، مفعول آن است ولفظ «صدقه»، به جهت حال يا تميز بودن، منصوب است. در اين صورت، معنى اين حديث چنين مى شود:آنچه كه به عنوان صدقه باقى مى گذاريم به ارث نمى نهيم.ناگفته پيداست كه چيزى كه در زمان حيات

اسم الکتاب : فروغ ولايت المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 256
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست