responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى المؤلف : سبحانی، علیرضا    الجزء : 1  صفحة : 88

شنيده شده بود[1]. معاويه نيز، به نشر احاديثى اجازه ميداد كه در عصر خليفه دوم شنيده شده بود[2].

عبيداللّه بن زياد، زيد بن ارقم (صحابه پيامبر) را از مذاكره حديث نبوى جلوگيرى ميكرد. سر ان[3]جام، اين بدعت تا عصر عمر بن عبد العزيز، نشانه تقدس و احترام به قرآن شناخته شد. نويسندگان حديث، مجبور به ترك كتابت ميشدند. برخى جسارت را به پايهاى ميرساندند كه پيامبر را بشرى قلمداد ميكردند كه گاهى گفتارش دستخوش خشم ميگردد (و از حالت عادى بيرون ميرود و سخنانى ميگويد)[4]. قدرت منع به حدى بود كه ابو بكر، پانصد حديث، از پيامبر نوشته بود، همه را سوزاند[5] و عمر در خلافت خود بخشنامه كرد: «ان من كتب حديثاً فليمحه»[6].

اكنون سئوال ميشود:

اگر آنچه كه خطيب و ديگران گفتهاند فلسفه تراشى است و فلسفه واقعى آن نبوده است، پس هدف از منع تدوين و مذاكره حديث چه بوده است؟

ما در پاسخ اين پرسش يك جواب اجمالى داريم كه تحليل آن را به عهده خواننده محترم واگذار مى كنيم و آن اينكه انگيزه منع تدوين حديث با انگيزه منع نگارش وصيت پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)، در آخرين لحظات زندگى پيامبر، يكى بود، اگر فلسفه اين منع، براى اهل تحقيق روشن است، فلسفه آن بخشنامهها نيز روشن


[1] كنز العمال، ج 10، ص 295، شماره 29490.
[2] كنز العمال، ج 10، ص 291، شماره 29473.
[3] فرقة السلفيه، ص 14، به نقل از مسند احمد.
[4] تلخيص المستدرك، حاكم، در حاشيه مستدرك، ج 1، ص 104.
[5] مستدرك حاكم، ج 1، ص 102 و 104.
[6] مسند احمد، ج 3، ص 12 ـ13. سنن درمى، ج 1، ص 119.

اسم الکتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى المؤلف : سبحانی، علیرضا    الجزء : 1  صفحة : 88
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست