responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى المؤلف : سبحانی، علیرضا    الجزء : 1  صفحة : 248

مختار معرفى كند، يك عقيده شرك آلود است كه در عصر جاهليت، عرب مشرك، به آن گرايش داشت و قرآن، اين عقيده را از آنان نقل ميكند:

((سَيَقُولُ الَّذِينَ اَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللّهُ ما اَشْرَكْنا وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ شَىْء))(سوره انعام/148).

«افراد مشرك ميگويند: اگر خدا نميخواست، ما و پدرانمان شرك نميورزيديم و چيزى را تحريم نميكرديم».

قرآن در نقد عقيده آنان ميفرمايد:

((قُلْ هَلْ عِنْدَكُم مِنْ عِلْم فَتُخْرِجُوهُ لَنا اِنْ تَتَّبِعُونَ اِلاَّ الظَّنَّ وَ اِنْ اَنْتُمْ اِلاَّ تَخْرُصُونَ))(سوره انعام/148).

«بگو، آيا نسبت به اين مطلب دليلى داريد كه به ما نشان دهيد؟ بلكه آنان از گمان پيروى ميكنند و فقط حدس ميزنند».

عجيب اين است كه اين عقيده عصر جاهلى، تا مدتى در ميان مسلمانان رائج و حاكم بود. واقدى، از زنى به نام «امّ حارث»، نقل ميكند كه «در نبرد «حنين» ديدم، عمر بن خطاب، پا به فرار گذارده و از ميدان ميگريزد. به او گفتم: اين كار چيست؟ گفت: تقدير الهى است»[1].

تنها خليفه دوم نبود كه اين عقيده را داشت، بلكه ابى بكر نيز از همين عقيده برخوردار بود، زيرا عبد اللّه بن عمر ميگويد: «مردى پيش ابى بكر آمد و گفت: آيا «زنا» به تقدير الهى صورت ميگيرد؟ وى در پاسخ گفت: آرى، آنگاه آن شخص سؤال كرد: چگونه ميتوان گفت، خدا عملى را بر من تقدير كرده، آنگاه مرا كيفر ميدهد؟! ابى بكر در پاسخ گفت: چنين است اى فرزند زن بد بو! به خدا سوگند، اگر كسى پيش من بود، ميگفتم با مشت بر بينى تو بكوبد!»


[1] مغازى واقدى، ج 3، ص 904.

اسم الکتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى المؤلف : سبحانی، علیرضا    الجزء : 1  صفحة : 248
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست