انسان فقط در يك صورت مى تواند از حقيقت برخى از موجودات غيبى آگاه گردد، مثلاً فرشتگان و مواقف برزخ و عرصات محشر و نعيم هاى بهشتى و عذاب هاى دوزخى از نزديك مشاهده كند، و آن وقتى است كه ظرف زندگى را دگرگون سازد، و گام در عالم غيب بگذارد و به تعبير قرآن، ديده او تيزبين گردد.[2]
2.مكتشفات علمى بشر مانند قوانينى كه بر پهنه هستى حكومت مى كنند و موجوداتى كه قرن ها از افق حس او بيرون بوده اند.
مثلاً روزگارى بشر از قانون جاذبه و قانون گريز از مركز آگاه نبود و نمى دانست كه كاخ بى ستون منظومه شمسى، و تمام كهكشان ها و سحابى ها بر اساس اين دو قانون استوار است، از