اسم الکتاب : علم غيب (آگاهى سوم) المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر الجزء : 1 صفحة : 224
شخصى خود و حتى در امور مربوط به اجتماع مانند قضاوت و داورى استفاده نمى كنند.
و به عبارت ديگر، پيامبر و امام، مشكلات زندگى خود را با استفاده از اين سلاح غيبى برطرف نمى سازند و علل و انگيزه هاى حوادث ناگوار را، با استفاده از اين علم و آگاهى، خنثى نمى كنند و گره خصومت و اختلاف افراد را با استفاده از علم غيب باز نمى نمايند. اينك شواهد اين مطلب:
پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در مسجد بود، به وى خبر دادند حال فرزند عزيز وى ابراهيم وخيم است، وى به خانه آمد و فرزند خود را به آغوش گرفت در حالى كه چشم به چهره او دوخته بود، چنين گفت: ابراهيم عزيز! كارى از من براى تو ساخته نيست. تقدير الهى نيز برنمى گردد، چشم پدرت در مرگ تو گريان، و دل او محزون و اندوه بار است، ولى هرگز سخنى كه موجب خشم خدا گردد بر زبان جارى نمى سازد. اگر وعده صادق و محقق الهى نبود كه من نيز به دنبال تو مى آمدم در فراق و جدايى تو بيش از اين گريه مى كردم و غمگين مى شدم.[1]
پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله وسلم) در دوران رسالت خود سه سلاح غيبى