اسم الکتاب : علم غيب (آگاهى سوم) المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر الجزء : 1 صفحة : 118
گفت:به يمن برگرديد و به «باذان» بگوييد خداوند، شيرويه فرزند خسرو پرويز را بر او مسلط كرد و او را به قتل رسانيد، و دين و قدرت من به سرزمين ايران خواهد رسيد و همه جهان را فرا خواهد گرفت.[1]
و بدين ترتيب آن حضرت از حادثه اى كه در ايران اتفاق افتاده بود و هنوز هيچ كس خبر نداشت آگاه بود و به آنان خبر داد و نيز از آينده اسلام كه همه جهان را فرا مى گيرد گزارش داد.
***
9. اى زبير! با على نبرد مى كنى در حالى كه تو ستمگرى
در جنگ جمل على(عليه السلام) به زبير گفت: آيا به خاطر دارى كه يك روز من و تو در سقيفه با گروهى از انصار بوديم و رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) به تو گفت آيا على را دوست دارى؟ پاسخ دادى چه چيز مانع دوستى من نسبت به على است؟ حضرت فرمود: به زودى بر او شورش مى كنى و با او مى جنگى در حالى كه تو ستمگرى.
[1] تاريخ طبرى، ج3، ص 1573 و سيره حلبى، ج3، ص 278 و اين است بخشى از حديث: «دينى و سلطانى سيبلغ ملك كسرى...». [2] مستدرك حاكم، ج3، ص 366: «سنقاتله وأنت له ظالم».
اسم الکتاب : علم غيب (آگاهى سوم) المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر الجزء : 1 صفحة : 118