responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : جبر و اختيار المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 283

در اينجا بايد حق را به قاضى عبدالجبار معتزلى داد. وى آنگاه كه پيرامون نظريه كسب به بحث مى پردازد; چنين مى گويد:

«سخن اصلى در اينجا اين است كه نادرستى يك مكتب و نظريه، گاهى از طريق اقامه دليل بر بطلان آن معلوم مى شود، و گاهى از طريق بيان نامفهوم بودن آن، آنگاه مى گويد: «اصولاً كسب داراى معناى معقولى نيست تا بتوان به واسطه آن اشكالات مسأله جبر را حل كرد سپس اضافه مى كند كه اگر براى كسب معنا و مفهوم درست و معقولى بود مى بايست طوايف ديگر غير از اشاعره نيز آن را درك كرده و درباره آن بحث نمايند، و حال آن كه در بحث هاى آنان نشانه اى از «كسب» ديده نمى شود علاوه بر اين اگر كسب به معناى صحيحى داشت مى بايست در زبانها و لغات ديگر غير از زبان عربى، واژه اى مرادف و معادل آن وجود داشته باشد و حال آن كه چنين چيزى يافت نمى شود.[1]

كسب اشعرى و نظريه مالبرانش فرانسوى(1631ـ 1715م)

مطلبى كه ذكر آن را در اينجا مناسب مى دانيم اين است كه در ميان فلاسفه اروپا در رابطه با پيدايش پديده هاى عالم امكان و از جمله افعال انسان نظريه اى عنوان شده است كه شباهت بسيارى با كسب اشعرى دارد و مى توان آن را نظريه تقارن حوادث يا ظروف و مناسبات پديده ها دانست و حاصل آن اين است كه هر فعلى از افعال انسان در حقيقت مستند به خدا است لكن ظهور آن فعل مبتنى بر تحقق يافتن ظروف و مناسبات خاصى است خواه اين ظروف و مناسبات مربوط به انسان باشد و يا امورى ديگر غير از انسان، لكن انسان


[1] شرح الأُصول الخمسة، ص 42و 364ـ 366.

اسم الکتاب : جبر و اختيار المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 283
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست