responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : اصول عقايد اسلامى و نگاهى به زندگانى پيشوايان معصوم عليهم السلام المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 159

و وليد بن عبد الملك معاصر بود.

حضرت سجّاد (عليه السلام) به صورتى معجزه آسا در كربلا سالم ماند ولطف الهى او را از گزند دشمن حفظ كرد; وى به صورت يك اسير همراه ديگر اسرا به كوفه وآنگاه به شام منتقل شد ودر اين مسير در اجتماعات خاصى با ايراد خطبه ها، پاسدار انقلاب خونين كربلا بود; در مجلس عبيد اللّه بن زياد پس از گفتگوى مفصلى كه غضب و خشم شديد عبيد اللّه را موجب شد، به قتل تهديد گرديد، امام در پاسخ او فرمود:

«آيا مرا با كشتن مى ترسانى ونمى دانى كه كشته شدن براى ما يك كار عادى است وشهادت براى ما كرامت و فضيلت است» [1].

او نه تنها بر اثر پرخاشگرى بر امير كوفه تهديد به قتل شد بلكه پس از گفتگويى با يزيد در يك مجلس رسمى نيز تهديد به قتل گشت; امام در پاسخ او گفت:«هيچگاه آزاد شدگانى مانند بنى اميه نمى توانند حكم قتل انبياء و اوصياء را صادر كنند مگر از اسلام خارج شوند واگر چنين تصميمى دارى، مرد مطمئنى را حاضر كن تا وصيت كنم واهل حرم را به او بسپارم»[2].

امام در اين پاسخ هرگز از يزيد درخواست عفو نكرد، بلكه در خواست نمود كه فرد امينى را بر رساندن كاروان اسرا به مدينه معيّن كند.

امام سجاد وخطابه مسجد شام

اين تنها موردى نيست كه امام بر يزيد پرخاشگرى كرد، بلكه در يك مجمع


[1] مقتل خوارزمى ج2ص43.

[2] ذريعة النجاة ص234.

اسم الکتاب : اصول عقايد اسلامى و نگاهى به زندگانى پيشوايان معصوم عليهم السلام المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 159
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست