اسم الکتاب : مقامات حضرت فاطمه« عليها السلام» در كتاب و سنت المؤلف : السند، الشيخ محمد الجزء : 1 صفحة : 87
آنگاه مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.
سيوطى در الدرّ المنثور از جابر نقل مىكند كه: «عاقب و سيد (دو بزرگ نجران) خدمت پيامبر رسيدند و رسول خدا آن دو را به اسلام فراخواند و گفت: اى محمد ما اسلام آورديم. فرمود: دروغ مىگوييد اگر بخواهيد شما را خبر خواهم داد از اينكه چه چيز مانع اسلام آوردن شما مىشود. گفتند:
چه چيزى؟ فرمود: محبت صليب و نوشيدن خمر و خوردن گوشت خوك.
بعد رسول خدا فرمود: اى جابر آنها را به ملاعنه (لعنت كردن بر يكديگر) دعوت كن پس آن دو فرد را قرار دادند. روز بعد رسول خدا دست على و فاطمه و حسن و حسين را گرفت و كسى را به سوى آنها فرستاد ولى آنها از آمدن خوددارى كردند و به حقانيت اسلام اقرار نمودند سپس فرمود: قسم به كسىكه مرا به حق مبعوث فرمود اگر انجام مىدادند (يعنى براى مباهله مىآمدند) در بيابان بر آن دو آتش مىباريد بعد به جابر فرمود: در مورد ايشان است كه نازل شد تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ الخ جابر مىگويد:
«أنفسنا و أنفسكم» رسول خدا و على هستند و «أبناءنا» حسن و حسين و «نساءنا» فاطمه زهرا مىباشد. [1]
آنقدر اين قضيه مسلم است كه حاكم نيشابورى در كتاب شواهد التنزيل اين قصه را از نه طريق روايت مىكند. [2] ابن كثير نيز در تفسيرش باز اين قضيه را از جابر نقل مىنمايد. [3]