(به ياد آوريد) هنگامى كه همسر عمران گفت: خداوندا آنچه را در رحم دارم براى تو نذر كردم كه محرّر (آزاد براى خدمت خانه تو) باشد از من بپذير، كه تو شنوا و دانايى. ولى هنگامى كه او را به دنيا آورد گفت:
خداوندا! من او را دختر آوردم- و خداوند به آنچه او به دنيا آورده بود عالمتر بود- و پسر همانند دختر نيست من او را مريم ناميدم و او و فرزندانش را از شيطان رانده شده در پناه تو قرار مىدهم. خداوند او را به طرز نكويى پذيرفت و به گونهاى شايسته (نهال وجودش) را