پروردگارا ما را در اين جهان ودر سراى ديگر نيكى عطا فرما.
5. عدم تناقض در محتواى قرآن
انسان يك موجود تكامل پذير است كه به تدريج از مرحله نقص به مرحله كمال مى رسد ولذا هر روز فكر جديدى وطرح نوى به ذهن او مى رسد وهر كارى را كه صورت مى دهد فرداى آن روز نقص آن بر او روشن شده وخلاف آن را بر مى گزيند. هيچ متفكرى درجهان پيدا نمى شود كه در آراء ونظريات دوران جوانى خود تجديد نظر نكند وخلاف آن را نگويد واين همان نشانه تكامل پذيرى انسان است.
پيامبر اسلام در مدت 23 سال قرآن را در شرايط بسيار گوناگون به مردم بازگو نموده و آنچه را كه در روزهاى نخست مى گفت همان رانيز در روزهاى پسين گفته است يك انسان اگر در شرايط يكنواخت آن هم در مدّت كوتاه كتابى راتنظيم كند شايد بتواند از تناقض گويى خوددارى نمايد ولى پيامبر در يك زمان بس ممتد با شرايط گوناگون كه در مكّه ومدينه داشت در ميان غزوه ها وجنگها در كنار ده ها وظايف،كتابى را به سوى مردم آورد كه در مجموع محتواى آن كوچكترين تناقض نيست.
اهميّت اين مطلب موقعى روشن مى گردد كه بدانيم قرآن در موضوعات بسيار گوناگون كه شماره آن از (500) تجاوز مى كند بحث وگفتگو مى كند وهرگز دچار تناقض نمى گردد واين نشانه اين است كه آورنده آن از مقام ربوبى كمك گرفته و به وسيله نيروى قدرتمندى از لغزش محفوظ مانده است. وقرآن مجيد به اين نوع اعجاز اشاره مى كند ومى فرمايد: