از ديرباز، حكمرانان براى دستيابى به اطّلاعات در بارۀ كشورهاى رقيبى كه به عنوان دشمن و يا مزاحم، رودرروى آنان مىايستادند، تلاش بسيار مىكردهاند و نهايت كوشش نيروهاى نظامى اين بوده است كه اطّلاعات لازم را دربارۀ سپاه رقيب و ميدانهاى عمليّات جنگى احتمالى و يا مورد انتظار كسب كنند.
دستيابى به اطّلاعات نظامى در اثناى جنگ و يا پيش از آغاز درگيرى از طريق ساكنان بومى ممكن بود، همان طورى كه اين منظور با استخدام جاسوسان، مزدوران خائن و جهانگردانى كه از اين كشور به آن كشور مىروند نيز تأمين مىگرديد. سواران نيز به عنوان گشتى اطّلاعاتى، براى دستيابى به اخبار، مورد استفاده قرار مىگرفتند. [1]
آلن دالس، رئيس پيشين سازمان اطّلاعات مركزى آمريكا A. I. C مىگويد:
پيشينۀ تلاشهاى اطّلاعاتى به اندازۀ پيشينۀ رقابت ميان جوامع و ملتهاست و هر گاه براى حكمرانان، كشورها و يا دولتها دفاع از منافع حياتى و سرنوشتسازشان ضرورت مىيافت، نياز به كسب اخبار و اطّلاعات نيز حتمى بود. همان طور كه در كهنترين حوادث تاريخى، نمونههايى از به كارگيرى اطّلاعات ديده مىشود. [2]
اطّلاعات چه در روزگار كهن و چه در روزگار نوين، براى به دست آوردن آگاهى نسبت به نيات دشمن و ميدان نبرد و نيز امكانات رزمى رقيب، براى حكومتها و دولتها، عنصرى بنيادين به شمار مىرود. [3]
آنچه هومر [4]شاعر، دربارۀ داستان اسب ترويا [5]نقل كرده نيز از همين قبيل است. اين
[1] -صلاح نصر، حرب العقل والمعرفة، ص 10-11.
[2] -احمد هانى، الجاسوسية بين الوقاية والعلاج، ص 32.
[3] -ر. ك: هيثم الايوبى و همكاران، موسوعة العسكريه، ج 1، ص 62؛ صلاح نصر، الحرب الخفيه، الوطن العربى للنشر و التوزيع، مطبعة دارالكتب، چاپ اوّل، بيروت،1980، ص 12؛ حافظ ابراهيم خيرالله، عالم الاستخبارات، ص 6.
[4] -هومر: بزرگترين شاعر يونانى و معلم و پيامبر آنها است. و «الياده» و «اوديسه» را به نظم درآورد كه با زيبايى، شكوه و اسلوب عالىاش، از بهترين نمونههاى شعر حماسى به شمار مىرود. از اين رو، به بسيارى از زبانهاى زندۀ دنيا ترجمه گرديده است. «بستانى» الياده را با شعر به عربى برگردانده است. (ر. ك: محمد شفيق غربال، الموسوعة العربيه الميسره، قاهره،1965 م، ص 1921.)
[5] -ترويا: شهرى است قديمى در آسياى صغير به مسافت 2/1 كيلومتر در شرق تنگۀ دار دانل، در ناحيۀ درياى اژه كه امروزه به حصار ليك مشهور است. هانريخ شليمان به وسيلۀ اشعار هومر به محل ترويا رهنمون گرديد و در آنجا به حفارىهايى پىدرپى پرداخت (1871-1882) . به دنبال آن، بقاياى هفت شهر كه هر كدام بر ويرانههاى ديگرى بنا شده بود، از عصر برونز تا عصر رومى، كشف گرديد. حفارىهاى دانشگاه منسيناتى ثابت كرد كه شهر هفتم، «پريام» بوده است، زيرا اين شهر به وسيلۀ حريقى كه در دوران جنگ ترويا رخ داد، ويران گرديد. آثار به جاى مانده از ترويا نشان مىدهد كه اين شهر از مهمترين مراكز اقتصادى حوزۀ اژه به شمار مىرفته است. (ر. ك: محمد شفيق غربال، الموسوعة العربيه الميسره، ص 1158.)