نيروى اطّلاعاتى بايد انسانى صبور باشد و در صورت دستگيرى در برابر شكنجههاى دشمن مقاومت بورزد و او را از اوضاع و احوال و ضعفهاى كشورش آگاه نكند، زيرا انجام چنين كارهايى موجب رهايى از چنگ دشمن نمىگردد. بنابراين، بايد كارى كند كه دشمن به هيچ وجه از جاسوس بودن او مطلع نشود و گرنه نابودىاش حتمى و مرگ در انتظار اوست. [1]
ويژگى هفتم: جهان ديدگى
نيروى اطّلاعاتى بايد سفر كرده، جهان ديده و باكشورهاى حوزۀ مأموريتش آشنا باشد تا اينكه از سؤال دربارۀ كشورها و مردم آنها بىنياز گردد، زيرا چه بسا با سؤال كردن، او را شناسايى كرده، به مأموريتش پىببرند و موجب هلاكت وى گردند، بلكه چه بسا او را شكنجه بدهند و از اوضاع كشورش كسب خبر كنند كه در اين صورت به جاى جاسوسى به نفع كشورش، به زيانش كار كرده است. [2]جاسوس و راهنما بايد راهها و ورودىهاى ضرورى را بشناسد، زيرا ممكن است ندانسته، راهى را بپرسد و معلوم شود كه او غريبه است و موجب شناسايى او گردد، و ندانسته به چنگ دشمن گرفتار شود. [3]
رسول خدا (ص) در بيشتر موارد راهنمايان و جاسوسان را از ساكنان شهرها و از قبايلى كه با منطقه آشنا بودند و در روزگار جاهليّت در مناطق دشمن آمد و شد داشتند، انتخاب مىكرد. آن حضرت در هجرت به مدينه راهنمايى برگزيد كه با راهها آشنا بود. همين طور در غزوۀ خيبر از «وَحْيل بن خارجه» و «عبدالله بن نُعيم» استفاده كرد. هر دوى اينان از قبيلۀ اشجع، ازناحيۀ نجد، بودند كه مردانش پيوسته در روزگار جاهليّت به منطقۀ خيبر آمد و شد داشتند. [4]عبدالله بن اُنيس يكى از نيروهاى اطّلاعاتى بود كه از سوى رسول خدا (ص) براى
[1] -قلقشندى، صبح الاعشى، ج 1، ص 482؛ عباس محمود العقاد، عبقرية خالد، المكتبة المصريه، صيدا، بيروت، ص 164.
[2]- قلقشندى، صبح الاعشى، ج 1، ص 124.
[3] -منصور بن ادريس البهوتى (وفات:1051 ه.) كشاف القناع على متن الاقناع، مراجعه، هلال مصطفى مصيلحى، مصطفى هلال، مكتبة النصر الحديثه، رياض، ج 3، ص 65.
[4]- محمد احمد باشميل، غزوة خيبر، دار الفكر، چاپ دوم،1971 م، ص 111.