responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : آيين رازدارى در اسلام المؤلف : جمعی از نویسندگان    الجزء : 1  صفحة : 45

مى‌گويد: در شرايط ابهام و تشويش پس از شهادت امام صادق 7، خدمت امام كاظم 7 شرفياب شدم. مسائلى از آن حضرت پرسيدم كه ضمن ارائه پاسخ، به من امر كرد تا از افشاى آن خوددارى كنم. من عرض كردم: پدرم فداى شما باد! شيعيانِ پدرتان گمراهند (و نياز دارند اين معارف را به آنان منتقل كنم!) آن حضرت فرمود:
اگر آنان را (به اضافه ديندارى) فهميده و زيرك يافتى، مانعى ندارد و به آنان بگو، ولى تعهّد بگير كه به كسى نگويند، زيرا اگر چنين نكنند، به قتل ما اقدام كرده‌اند.[1]

در يك سند تاريخى چنين مى‌خوانيم:
على بن اسماعيل بن جعفر الصادق 7، فرزند برادر امام كاظم 7، به مركز حكومت عباسى (بغداد) فراخوانده شد. امام كاظم 7 كه مى‌دانستند حكومت، او را براى كسب اطّلاعات در مورد آن حضرت دعوت مى‌كند، وى را از اين سفر فتنه‌خيز منع كردند و به او وعده دادند كه هر چه از نيازهاى دنيوى داشته باشد، برطرف مى‌كنند، ولى او به انجام اين سفر اصرار ورزيد. آن حضرت پس از رفتن او به ياران خود فرمود: او مى‌رود و در [ريختن‌] خونِ من شريك مى‌شود.[2]


[1] بحارالانوار، ج47، ص345.

[2] سفینه البحار،ج2، ص324.

اسم الکتاب : آيين رازدارى در اسلام المؤلف : جمعی از نویسندگان    الجزء : 1  صفحة : 45
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست