3- اخلاق مديريت اخلاق را مىتوان در يك تقسيمبندى به دو نوع اخلاق عمومى و صنفى تقسيم كرد. منظور از اخلاق عمومى، شناخت فضايل و رذايل، و آراستگى به فضايل و پيراستگى از رذايل است كه عموم مردم مسلمان بايد بدان آراسته شوند. امّا همين اخلاق عمومى، در اقشار مختلف، برجستگىها، حساسيتها و ملاحظههاى ويژهاى مىطلبد. كه به مجموعه اين برجستگىها و ويژگىها «اخلاق صنفى» مىگويند. روايات اسلامى، بر برخى از فضايل براى گروه خاصى از جامعه تأكيد بيشترى دارند. به عنوان نمونه به ذكر يك روايت اكتفا مىكنيم. رسول خدا صلى الله عليه و آله مىفرمايد: «الْعَدْلُ حَسَنٌ وَ لكِنْ فِى الْامَراءِ احْسَنُ؛ السَّخاءُ حَسَنٌ وَ لكِنْ فِى الْاغْنِياءِ احْسَنُ؛ الْوَرَعُ حَسَنٌ وَ لكِنْ فِى الْعُلَماءِ احْسَنُ؛ الصَّبْرُ حَسَنٌ وَ لكِنْ فِى الْفُقَراءِ احْسَنُ؛ التَّوْبَةُ حَسَنٌ وَ لكِنْ فِى الشَّبابِ احْسَنُ؛ الْحَياءُ حَسَنٌ وَ لكِنْ فِى النِّساءِ احْسَنُ.» «1» عدالت نيك است، ولى از زمامداران نيكوتر است؛ سخاوت نيك است، ولى از اغنيا نيكوتر است؛ تقوا نيك است ولى از علما نيكوتر است؛ صبر نيك است، ولى از فقرا نيكوتر است؛ توبه نيك است، ولى از جوانان نيكوتر است؛ شرم نيك است، ولى از زنان نيكوتر است. با توجّه به اين مقدّمه مىتوان گفت «اخلاق مديريت» نوعى اخلاق صنفى است و منظور از آن برخى ضرورتهاى اخلاقى است كه مديران بيشتر بدان نيازمندند. تجلّى اخلاق در مديران با تجلّى آن در افراد عادّى متفاوت است. همچنين ويژگىها و دقّتهاى اخلاقى مديران نيز با ويژگىها و دقّتهاى اخلاقى افراد عادى تفاوت دارد. رابطه اخلاق و مديريّت در بينش اسلامى، اخلاق با مديريت رابطه تنگاتنگى دارد و مىتوان گفت پاسدارى از موازين اخلاقى در مديريت از ضرورت بيشترى برخوردار است؛ زيرا مديريت و