ننگ و ذلت از ناحيۀ رهبران نالايق نصيب جامعهها مىشود، از همين رذيله سرچشمه مىگيرد.
نتيجه اينكه، با تعبير عميق و گرانبار قرآن - كه هلاكت «حرث و نسل» را ثمرۀ جاهطلبى دانسته - ديگر مجالى براى شماره و ريز كردن پيامدهاى ناهنجار اين رذيلۀ خطرناك باقى نمىماند. جاهطلبان فاسد با چنين روحيهاى در واقع دو عنصر حياتى زندگى يعنى نسل بشر و منبع تغذيۀ او را نابود مىسازند [1] و براى پايدارى حكومت ننگين خود، هرگونه فسادى را مرتكب مىشوند و شمارش جنايتهاى آنان، كارى در حد محال است.
پيشگيرى و درمان
همانگونه كه ياد شد، «جاهطلبى» دردى كشنده و مسرى است و فرد و جامعه را به تباهى مىكشد و انسان خردمند بايد بكوشد تا به آن مبتلا نگردد و در صورت آلودگى، خود را درمان كند. براى پيشگيرى و درمان، دو راه نظرى و عملى پيشنهاد مىشود:
الف - نظرى
عقل و انديشه، گوهر گرانبهايى است كه به عنوان «پيامبر درونى» از سوى خدا به انسان هديه شده است و اسلام لحظهاى انديشيدن را از