در اسلام به رازدارى و حفظ اسرار اهميت زيادى داده شده است و رازدارىهمانند خونى كه در رگهاى انسان جريان دارد و بقاى حيات انسان مرهون جريان آن در مجراى طبيعىاش مىباشد، دانسته شده است، چنانكه افشاى راز نيز به شدّت نكوهش شده و براى آن پيامدهاى ناگوارى بيان شده است تاجايى كه از آن به خيانت تعبير شده است.
رازدارى، اقسام سه گانه شخصى، اجتماعى و تشكيلاتى - حكومتى دارد. انسان عاقل سينهاش را صندوقچۀ اسرار شخصى خود قرار داده و با پنهان ساختن رازهايش، خود را از پيامدهاى ناگوار آن - مانند به اسارت درآمدن، ضرر و زيان جبران ناپذير ديدن، ناكامى در اهداف و اندوه و افسوس مداوم خوردن - مصون مىدارد؛ همچنين فرد عاقل و زيرك، در حفظ اسرار ديگران جديت كرده و فاش ساختن رازهاى ديگران را خيانت و در بعضى موارد گناه كبيره مىداند.
اسرار ديگران، چه مربوط به امورشخصى آنان، چه مربوط به اسرار و ضعفهاى اجتماعى آنها و چه مربوط به مسائل اطلاعاتى، امنيتى بايد حفظ شود، بخصوص از ناحيۀ كسانى كه زودتر و بيشتر از ديگران، رازها در اختيارشان قرار مىگيرد.