اساس هستى بر كار و فعاليت نهاده شده و تمام ذرات عالم روى حساب معين و بهر كارى آفريده شدهاند و همانگونه كه اجزاى عالم و اعضاى بدن حيوانات با كار مشخص خويش مجموعه خود را به كار مىاندازند، جامعه و سازمان و تشكيلات نيز با فعاليت اعضا به حيات و حركت خود ادامه مىدهد.
بىحالى و دلسردى از كار يك بيمارى خطرناك است كه از زبان معصومين به شدت مورد نكوهش قرار گرفته است و بيم آن مىرود كه يك عنصر اطلاعاتى نيز بدان گرفتار شود.
اين بيمارى پيامدهاى ناهنجارى چون از دست رفتن فرصت، باطلگرايى، تقويت دشمن، ناكامى و شكست، پشيمانى و تباهى دين و دنيا را با خود به همراه مىآورد.
بايد توجه داشت كه كار براى خدا خستگى ندارد و با راههاى عملى و نظرى مىتوان به پيشگيرى و درمان دلسردى و خستگى پرداخت و خود را از گرفتارى بدان مصون داشت.
پرسش
1. پيامدهاى دلسردى را بشماريد.
2. چرا سستى و دلسردى سبب تقويت دشمن مىشود؟
3. كار براى خدا خستگى ندارد يعنى چه؟
4. شما چه راهى را براى درمان دلسردى و سستى پيشنهاد مىكنيد؟