چهار چيز در هر كس باشد، او منافق است و اگر يكى از آنها در كسى باشد، بخشى از نفاق را داراست كه بايد ترك كند؛ كسى كه هنگام سخن، دروغ بگويد و آنگاه كه وعده دهد، تخلف كند و هرگاه پيمان ببندد، وفا نكند و هنگام نزاع و خصومت، مرتكب زشتى شود.
شايد بتوان گفت كه امور ياد شده به عنوان «مشت نمونۀ خروار» مطرح شده و مفهوم آن چنين است كه هرگونه ناهمخوانى انديشه و عمل، قول و فعل و آشكار و نهان نشانۀ نفاق و نزديك شدن به وادى گمراهى است، چنان كه حضرت صادق(ع) معيار كلّى آن را چنين به دست مىدهد:
منافق سه علامت دارد: زبانش با دلش، دلش با عملش و نهانش با آشكارش همخوانى ندارد.
نكبتهاى نفاق
نفاق و دورويى - كم باشد يا زياد، عيان باشد يا نهان - براى منافق جز نكبت و زيان به بار نخواهد آورد و داستان او داستان آن شخصى است كه به خوردن خاك معتاد شده بود و به دكان قنّادى رفت تا شكر بخرد،
[1] . بحارالانوار، ج 75، ص 94.
[2] . بحارالانوار، ج 72، ص 206.