responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فاطمه حامى ولايت المؤلف : حسینی شاهرودی، سید محمد    الجزء : 1  صفحة : 119
ولايت اعلام كند.
حاكميت نيز به اهميت اين اقدام واقف بود و سعى كرد آثار آن را خنثى كند. ولى با مقاومت امير مؤمنان عليه السلام روبه‌رو شدند. امام صادق عليه السلام فرمود: وقتى فاطمه زهرا عليها السلام به شهادت رسيد، على عليه السلام او را غسل داد و كسى جز فرزندان فاطمه، فضّه و اسماء حضور نداشت.
آنان بر فاطمه عليها السلام نماز گزاردند و او را به خاك سپردند. روز بعد، مردم مدينه در بقيع جمع شدند و صورت چهل قبر را ديدند. نتوانستند قبر دخت پيامبر صلى الله عليه و آله را تشخيص دهند. از اين رو، يكديگر را ملامت كردند كه: پيامبرتان تنها يك يادگار داشت. او از دنيا رفت و به خاك سپرده شد.
بدون آنكه شما حضور پيدا كنيد و بر او نماز بخوانيد و حتى محل قبر او را نيز نمى‌شناسيد.
برخى از سران حكومت غاصب گفتند: زنان بيايند و قبر را نبش كنند تا بر او نماز بگزاريم و او را دوباره به خاك بسپاريم. وقتى خبر به امام على عليه السلام رسيد، لباس رزم پوشيد و درحالى‌كه از خشم چشمانش سرخ شده بود، ذوالفقار را حمايل كرد و به بقيع آمد و مانع آنان شد.
عمر، پيش آمد و گفت: ما قبر را نبش مى‌كنيم.
امير مؤمنان عليه السلام پيراهن او را گرفت و او را بر زمين كوبيد و فرمود: اگر حق مرا گرفتيد و چيزى نگفتم، براى آن بود كه ترسيدم مردم مرتد شوند و از دين برگردند. اما در مورد قبر فاطمه! سوگند به خدايى كه جان على در دست اوست، اگر به خاك فاطمه دست دراز كنيد، زمين را از خونتان سيراب مى‌كنم! آنان با مشاهده مخالفت و تهديد امير مؤمنان عليه السلام، از اين‌

اسم الکتاب : فاطمه حامى ولايت المؤلف : حسینی شاهرودی، سید محمد    الجزء : 1  صفحة : 119
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست