فصل اول: اركان اساسى حكومت اسلامى رهبرى رهبرى از موضوعات بنيادى و از مسائل سياسى، فرهنگى و تربيتى جوامع بشرى بوده و هست و در جامعه انسانى داراى سهمى محورى و حياتى است. نبود يا كمبود هيچ يك از نيازمندىهاى اجتماعى بشر، به اندازه نبود يا ضعف رهبرى، اثر زيانبار نداشته است. بزرگترين رويدادها و حوادث تلخ و شيرين زندگانى بشر از موضوع رهبرى سرچشمه مىگيرند. از اين رو، مىتوان گفت كه رهبرى همزاد زندگى اجتماعى انسان است. نيازمندى به رهبرى، يك پديده فطرى است و از سرشت انسان نشأت مىگيرد. و آن عبارت است از: نوعى جريان عملى كه فرد يا گروهى با استفاده از افكار، شرايط و امكانات خاصّ، گروهى را طبق آن از لابلاى جريانهاى مخالف و رويدادهاى طبيعى به سوى اهداف خاصّ سوق مىدهند. «1» رهبرى از دو ديدگاه مسلمانان در شيوه تعيين رهبر، اختلاف نظر دارند. شيعيان، آن را «انتصابى» و اهل سنت «انتخابى» مىدانند؛ بدين معنا كه تعيين پيشوا و رهبر، از حقوق امّت است و امّت هر كسى را كه مىخواهد براى به دست گرفتن اين مقام، انتخاب مىكنند، مانند تعيين رياست جمهورى كه در جهان امروز، توسط آراء اكثريّت افراد واجد شرايط، تعيين مىشود و اين نوع انتخاب، وكالت است، وكيل گرفتن در امور مهمّ، معقول و مقبول عقل و شرع است و در هر عصر و نسل، سيره عقلا، بر اين استمرار يافته كه كارهاى مهمّ و