به واژه همراه با كلمات شعر طبل بزند و يا با ريتمى هيجانآفرين، رژهوار پا بكوبد و يا دستهاى خود را با مشتهاى گرهكرده در هوا به حركت دربياورد. در شعر ذيل، براى نشان دادن همين آهنگ از ويرگول استفاده شده است: برزميد، برزميد، جوانانِ دلاور
. . . علم گير، علمدار، تو اى زادۀ پيكار
. . . بنازم به تفنگت، به جانبازى و جنگت
شعر صريح است و تخيل ويژهاى ندارد، تنها چيزى كه آن را از ديگر نمونهها مشخص و ممتاز مىكند، همان كوبش طبلوار واژگان، وزن و آهنگ آن است، و همين ويژگى سبب شد كه ما بيشترين ابيات را از آن نقل كرديم.
همانطور كه ملاحظه مىشود، خواننده خود با شعر ريتم مىگيرد و در يك هجوم آهنگين و شتابدار مىخواهد پيش برود و همراه با ديگر رزمندگان، بر سنگرهاى دشمن آتشى ديگر ببارد و با شبيخون خود، محشرى ديگر به پا كند.
7. تصويرپردازى از شهادت و شهيد
از جمله موارد قدرت شعر دفاع مقدّس و توان تأثيرگذارى آن، گزارشى است كه از شهادت دارد. شاعران نسبت به قدرت شهود و كشف خود، ابعاد گوناگون شهيدان و شهادت را بهخوبى ديدهاند و تصويرهاى بديع و تازهاى از آن پرداختهاند. طبيعى است خوانندۀ عادى وقتى از زاويۀ ديد شاعر به اين امر مهم اعتقادى مىنگرد و شهيدان و شهادت را در اين تصويرهاى تازه و جذاب و جالب مىبيند، اشتياق شهادت-كه يك شور و شوق آرمانى است - دل و وجود او را تسخير مىكند و او را با قدرت و التهاب بيشتر در خدمت جنگ و دفاع مقدّس قرار مىدهد.
در اين قسمت به اختصار به ابياتى از شعرهايى كه تصويرى از شهادت و شهيد ارائه مىدهند، اشاره مىشود: كبوتران (شهيدان) به سامان رسيده را گوييد تپيدن دلتان در حرم تماشايى است [1]