در آن موقعيّت نمىشد نوحههاى سنگين و كشدار خواند؛ نوحهها بايد رزمى و حماسهساز و تقريباً به صورت سرود و ساده، و از نظر وزن بايد داراى ريتمى بودند كه شنونده را منقلب بكنند؛ طورى كه با عشق و علاقه به ميدان رو بياورد. در اين سرودها اثرى از مرثيه نبود؛ فقط نام حسين و عشق حسين و ياد و علاقه به اباعبداللّه در آنها تكرار مىشد. [1]
3. تأثير سرودها و آهنگهاى رزمى
سرودها و آهنگهاى رزمى تأثيرى غير قابل تصور در ميان رزمندگان و شنوندگان با ايمان ايجاد مىكرد. حاج آقا معلمى در خاطرهاى از اين تأثير سخن مىگويد:
يك سبك (همان لحن و آهنگ و چگونگى ريتم نوحهها) خيلى قديمى از بهبهان در ذهن من بود. ديدم براى تعليم در جبهه بسيار خوب است، انسان را منقلب مىكند. شبى از روى آن نوحه ساختم و حاج صادق آهنگران آن را در پادگان شهيد بهشتى خواند و آن اين بود: «اين لشكر حق عازم كرب و بلاست امشب-رو سوى ميدان ارتش روح خداست امشب» . پادگان شلوغ بود، بسيجىها همه بودند و تلويزيون فيلمبردارى كرد و از تهران پخش شد. فرداى آن روز آقاى مردانى (مداح و شاعر معروف) آمد و گفت: اين چه بود؟ من تا اين را گوش كردم، گفتم بلند شوم بروم جبهه؛ تهران نشستهام چه كنم؟ بروم جبهه پهلوى بچّهها! [2]
آقاى آهنگران در بارۀ همين تأثير مىگويد:
[1] . مصاحبۀ گروه جنگ صدا و سيما براى برنامۀ نغمههاى فتح، نوار شماره 25.
[2] . همان.