دوران جنگ و دوران پس از جنگ تقسيم كرد.بررسى‌هاى انجام شده نشان مى‌دهد كه تحريك اقوام مختلف-كه با القاى حس ناسيوناليستى سعى در رودررو قرار دادن آن‌ها با انقلاب و نظام اسلامى داشت-،تحريك طبقات صنفى مانند كارگران،تضعيف رهبرى جامعه و مسؤولان،استفاده از اختلاف‌هاى جزئى و حساسيت‌هاى موردى ميان شيعه و سنى و رودررو قرار دادن آن‌ها،بى‌محتوا نشان دادن مذهب شيعه و واپسگرا نشان دادن آن،تلاش در جهت ترور شخصيت‌هاى مؤثر مذهبى و سياسى،تضعيف ارتش و بى‌كفايت جلوه دادن آن پس از پاكسازى‌هاى انجام شده و القاى شورايى شدن ارتش و از بين رفتن سلسله مراتب در آن و سرانجام،ايجاد فشار اقتصادى و القاى عدم ثبات اقتصادى و مالى در جمهورى اسلامى،مهمّ‌ترين محورهاى تبليغاتى استكبار در دوره نخست بوده است.

در دوره دوم يعنى دوران دفاع مقدس،هدف عمدۀ تبليغات استكبار، تقويت روحى-روانى رژيم بعث عراق و تخريب روحى مردم مسلمان ايران و رزمندگان اسلام بود.هر چند رژيم عراق را نيز مى‌توان عامل اصلى تبليغات استبكارى در اين دوران برشمرد و تبليغات عراق را تبليغات استكبار دانست،اما چون تبليغات عراق را بعداً جداگانه بررسى خواهيم كرد، در اين جا تنها گوشه‌اى از تبليغات استكبار را منعكس مى‌كنيم.شيوه‌هاى عمدۀ استكبار جهانى در دوران دفاع مقدس عبارتند از:

1-1.انتقال بار عاطفى واژگان

در اين روش،برخى واژگان داراى مفاهيم مثبت مانند ايران،حكومت اسلامى،جمهورى اسلامى با واژگانى داراى مفاهيم و بار عاطفى منفى مانند تروريسم،جنگ افروز و...قرين و تكرار مى‌شد تا بار منفى واژگان دوم به