فصل سوم سابقه ترور و تروريسم

عمر ترور به قدمت عمر بشر است. تروريسم به همه اعصار، همه قاره‌ها تعلق دارد. در قرآن كريم از ماجراى نُه گروه، ياد شده كه قصد داشتند مخفيانه و شبانه به خانه صالح پيامبر وارد شده و او و خانواده‌اش را ترور نمايند. خداوند عمل آنان را كه رنگ دينى بدان زده بودند و در كارشان به خدا سوگند ياد مى‌كردند مكر و نيرنگ شمرده و آن را به شدت تقبيح كرده است:

وَكَانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلاَ يُصْلِحُونَ*قَالُوا تَقَاسَمُوا ب‌ِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ*وَمَكَرُوا مَكْراً وَمَكَرْنَا مَكْراً وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ. (نمل:48-50)

و در شهر نه گروه بودند كه در آن سرزمين به فساد مى‌پرداختند و هيچ كار شايسته‌اى نمى‌كردند. گفتند به خدا هم قسم شويد كه بر او و خانواده‌اش شبيخون بزنيم، سپس به خونخواهش بگوييم كه ما در كشتار خانواده‌اش حاضر و ناظر نبوده‌ايم، و ما راستگوييم. و مكر ورزيدند، و ما نيز مكر در ميان آورديم و آنان درنمى‌يافتند.

در هر كشورى ترور سوابق خاص خود را دارد. در جهان اسلام، از آن دسته قتل‌هايى كه امروزه عنوان ترور پيدا كرده‌اند با عناوين «فتك» و «غيله» و «محاربه» و. . . ياد كرده‌اند نمونه‌هايى از اين نوع قتل‌ها را در مبحث مصاديق ترور از ديدگاه فقه نقل خواهيم كرد.

1. سابقه ترور در دوران جديد

در دوران جديد ماكياول اولين متفكرى است كه از ترور ياد كرده است:

او در قرن شانزدهم و در نوشته‌هاى خود ترور را وسيله‌ى ايجاد و توسعه‌ى ترس عظيم تلقى كرده و آن را از جمله ابزار حكومت مى‌داند.