بوديم. «يك عاشورا اگر آن طور كه مىبايد و ائمه طاهرين (ع) در نظر داشتند، برگزار گردد، بس است تا سرنوشت ملّتهايى را عوض كند.» «1» آرى؛ نام حسين را بايد زنده نگاه داشت؛ اما اين را نيز بايد دانست كه حسين، فقط يك نام نيست؛ مكتب و آرمان و توصيه نيز هست. يعنى قناعت به ذكر نام و تكرار هر ساله و هر روزه آن به تنهايى مشكلى را حل نمىكند. در ميان گروههاى دينى و اجتماعى، عدهاى خود را وقف اهداف و آرمانهاى حسينى كردهاند و گروهى نيز به انگيزههاى مختلف، روز و روزگار خود را با نام و ياد حسين (ع) مىگذرانند. در اين ميان، گروه مداحان و مرثيه سرايان جايگاهى ويژه يافتهاند و گزاف نيست اگر بگوييم اكنون اين خيل پرشمار و مقتدر، بخشى از سرنوشت عاشورا را در روزگار ما به دست گرفتهاند و در اين مصاف، حتى عالمان و خطيبان را نيز گاهى مغلوب صدا و نغمههاى خود مىكنند. آنان «گردن اين مثنوى را بستهاند/ مىكشند آنجا كه خود دانستهاند.» به قطع و يقين مىتوان گفت كه مجالس عزادارى با همه فوايد و بركاتى كه دارند، در معرض آفات و آسيبهاى بسيارى نيز هستند. سوگمندانه، فرصت بسيارى از مجالس ارزشمند عزادارى، گاهى صرف امورى مىشود كه نزد عالمان دينى و محققان دلسوز، پسنديده و برازنده نيست. هر مجلسى كه به نام حسين (ع) برپا مىشود، سرمايهاى عظيم براى مسلمانان است كه مع الاسف بايد اقرار داد كه گاه اين سرمايه گران هدر مىرود. ذكر مصيبت، فضيلتى است كه هيچ خطابه و تحقيقى جاى آن را نمىگيرد. به همين دليل همه آنان كه دل در گرو دين و مذهب دارند، بايد در سالم سازى و تصفيه اين بخش از ديندارى مردم بكوشند و از بذل مال و جان و آبرو و اعتبار خود در اين راه دريغ نكنند. زيرا، قدرت نفوذ و تأثيرگذارى مجالس دينى به قدرى است كه نمىتوان از آنها چشم پوشيد و به بارورى بيشتر آنها نينديشيد. عاشورا، هر چه باشد، بيشتر و فراتر از دين و حقيقت نيست؛ پس هر چه از حقيقت دين و حق گويى بيشتر فاصله گيريم، از عاشورا دورتريم؛ اگر چه با خوشترين صداها، گرمترين اشكها را از مردم بگيريم. پس عزا بر خود كنيد اى خفتگان زانكه بد مرگى ست اين خواب گران بر دل و دينِ خرابت گريه كن كه نمىبيند جز اين خاك كُهُن