آقینجی، عنوانی برای سواران نامنظم در نخستین سدههای تشکیل دولت عثمانی که پیش از
حمله سپاه با حملات سریع خود در پشت صفوف دشمن و در خاک او ایجاد وحشت و بینظمی و
ویرانی میکردند. این اصطلاح از کلمه «آقین» به معنی جریان سیل و تاخت و تاز گرفته
شده است. وظیفه اصلی آقینجیها شناسایی خاک دشمن و غارت و ویرانی بود؛ اما اسماعیل
حقی اوزون چارشیلی نویسنده مقاله «آقینجی» در اسلام آنسیکلوپدیسی این معنی را صفت
اصلی آقینجیها نیم داند و میگوید آقینجیها در مرزها و نزدیکی مرزها اقامت داشتند و
از روی برنامه و نقشه معین در تابستانها و زمستانها بر خاک دشمن میتاختند و مال و
اسیر به غنیمت میگرفتند و از اوضاع دشمن و قوای وی و از کیفیت راهها اطلاعات مهم
به دست میآوردند.
آقینجیها از میان ترکان برگزیده میشدند و این شغل از پدر به پسر به ارث میرسید.
اینان در زمان جنگ در عملیات اکتشافی شرکت میکردند و در خاک دشمن راه برای سپاه
میگشودند و مانع کمین کردن دشمنان میشدند. علاوه بر این، غلات و جبوبات سر راه
سپاه را از دستبرد مصون میداشتند و از اسیرانی که میگرفتند، بر حال دشمن آگاه
میگشتند و به مرکز سپاه گزارش میدادند و هرچیز را که به درد دشمن میخورد، نابود
میساختند و سلامت پلها و گذرگاهها را تأمین میکردند. برای همین منظور، آقیمجیها 4
تا 5 روز از سپاه اصلی جلوتر میبودند. اینان سواره نظام سبک اسلحه بودند و از
اینرو در خاک دشمن با سرعتی باور نکردنی تاخت و تاز میکردند. اگر فرمانده آقینجی
خود در حمله و «آقین» شرکت نمیکرد و قوای آقینجی از 100 نفر متجاوز بودند، به آن
حمله «حرامی لیق» میگفتند و اگر عده آقینجیها از 100 نفر کمتر بود، آنان را «چته»
میخواندند. از اسیرانی که در آقینها و حرامی لیقها میگرفتند، یک پنجم را به عنوان
مالیات به دولت میدادند و آن را پنج یک میخواندند. از اسیرانی که چتهها
میگرفتند، پنج ـ یک گرفته نمیشد. عمل گرفتن پنج یک در حضور قاضی آقینجی و یا
پنچیکی باشی انجام میگرفت. آقینجینها از دولت حقوق نمیگرفتند، اما از دادن مالیات
(بجز مالیات اسیران مذکور) معاف بودند. بعضی از آقینجیها «تیمار» (نوعی تیول با
اقطاع) داشتند. برای آقینجیها و برای کسانی از ایشان که تیمار داشتند، دفاتر خاصی
میبود. اگر افرادی از آقینجیها در شبه جزیره بالکان در نواحی گوناگون و در
دستههای مختلف میزیستند و هر دستهای نام خاصی داشت مانند تورخانلی، میخاللی،
مالقوج اوعلوو جز آن.
بنا به روایات، تشکیل دستههای آقینجی به زمان سلجوقیان آناطولی میرسد. گویا در
جنگ دشت بروسه در اواخر سده 7ق/13م که میان قوای بیزانس ـ تاتار و ارطغرل از
آقینجیها استفاده کرد. بعدها قدرت آقینجیها روبه فزونی نهاد و شمار ایشان به 000‘40
تا 000‘50 نفر رسید. در اواخر سده 10ق/16م قدرت آنها رو به ضعف نهاد و در
1003ق/1595م که وزیر اعظم سنان پاشا در جنگ افلاق (والاخی) مغلوب گردید، فقط تعداد
کمی از آقینجیها نجات یافتند. پس از آنکه آقینجیها به تدریج داخل سپاه منظم عثمانی
شدند و یا از آن کار دست کشیدند.
مآخذ: اسلام آنسیکلوپدیسی؛ دایرهالمعارف اسلام.
عباس زریاب