responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 842

 

بَراءبن مالک ، از صحابه و سلحشوران صدر اسلام . نسب کامل وی به صورت مالک بن النّضربن ضَمْضَم بن زیدبن حرام بن جُنْدَب بن عامربن غَنْم بن عَدّی بن النجّار ذکر شده است (ابن سعد، ج 7، ص 16). او برادر اَنَس بن مالک * (متوفی 93) صحابی و خادم رسول اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم است (ابن حِبّان ، ص 13؛ ابونعیم ، ج 1، ص 350). در بعضی منابع آن دو را برادر تنی (ابن ابی حاتم ، ج 1، قسم 1، ص 399؛
ابن اثیر، 1970ـ1973، ج 1، ص 206) و نام مادرشان را اُمّسُلَیم بنت مِلْحان ذکر کرده اند (ابن قتیبه ، ص 133؛
ابن عبدالبرّ، ج 1، ص 153)، ولی دیگران نام مادر وی را السَّحماء و او را برادر ناتنی انس شمرده اند (ابن حزم ، ص 443).

براءبن مالک در غزوات احد و خندق (ابن سعد، ج 7، ص 16) و به قولی در تمام غزوات جز غزوة بدر شرکت داشت (ابن اثیر، 1970ـ1973، ج 1، ص 206). وی از جمله صحابه ای بود که در سال ششم هجرت در بیعت شجره (بیعت رضوان * ) با پیامبر پیمان بست یعنی صحابی شجری بود (ذهبی ، ج 1، ص 195).

براءبن مالک در ایام ردّه * و جنگهای پس از وفات پیامبر،شرکت فعّال داشت ودر 12، در جنگ یمامه (جبیله )، به فرماندهی خالد بن ولید بن مُغیره مخزومی ، که به دفع مُسَیْلِمة کذّاب انجامید، از پیشاهنگان سپاه اسلام بود و در پیروزی مسلمانان نقش اساسی ایفا کرد. در این جنگ ، با پیشتازی ، دروازة باغی را که یاران مسیلمه بدان پناه برده بودند گشود. این باغ از آن پس به حدیقة الموت شهرت یافت (طبری ، ج 3، ص 290 که در حوادث سنة 11 جنگ یمامه را آورده است ؛
ابن عبدالبرّ، ج 1، ص 154؛
ابن جوزی ، ج 1، ص 625؛
ابن اثیر، 1970ـ1973، ج 1، ص 206). در باب کیفیات روحی و اضطرابات او در آغاز حمله و نحوة غلبة وی بر آن و شجاعت او در دفع دشمنان ، اشارات و نکات ویژه ای وجود دارد (ابن اثیر، 1385ـ1386، ج 2، ص 364). بَراء در جنگ یمامه بشدت مجروح شد و خالدبن ولید تا بهبود جراحاتش یک ماه بر بالین او درنگ کرد (همانجا).

در 17، خلیفة دوم پس از فتح بصره و در پی برکناری مُغیرة بن شُعْبَه از حکومت بصره و انتصاب ابوموسی اشعری ، براءبن مالک و برادرش انس را همراه والی جدید به بصره فرستاد (دینوری ، ص 151؛
بلاذری ، ص 336). سپس براء در سرکوب کردن شورش هرمزان * ، سردار ایرانی ، در نواحی جنوب ایران شرکت کرد (ابن اثیر، 1385ـ1386، ج 2، ص 546ـ547). او در سپاه اسلام به فرمان عمر، و در لشکر ابوموسی اشعری در مقام فرماندهی میمنة سپاه ، حضور یافت (طبری ، ج 4، ص 80،85، ذیل حوادث سنة 17؛
ابن حِبّان ، ص 13 که 23 را ذکر کرده است ؛
ابن اثیر، 1385ـ1386، ص 546 که هر سه تاریخ 17، 19، 20 را آورده است ). براء در این جنگ نیز، که به یوم العقبه شهرت یافت (ابن سعد، ج 7، ص 17)، شجاعت و پیشگامی بسیار نشان داد. به گفتة برخی تاریخنویسان ، از آنجا که در باب منزلت قسم او نزد خداوند حدیثی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم نقل شده بود، مسلمانان او را به یادکردن سوگند برای پیروزی سپاه اسلام فراخواندند و وی پیروزی مسلمانان و شهادت خود را از خدا طلب کرد (طبری ، ج 4، ص 85؛
ابونعیم ، ج 1، ص 350؛
ابن عبدالبرّ، ج 1، ص 154). براء سرانجام پس از دلاوری بسیار، از جمله کشتن مرزبان زأره (قدامة بن جعفر، ص 228؛
ابن اثیر، 1970ـ1973، ج 1، ص 206)، همراه با مَجزَأة بن ثَور سَدوسی ، فرمانده میسرة سپاه ابوموسی ، در نزدیکی پل شوش (قنطرة السوس ) به دست هرمزان به شهادت رسید (طبری ، ج 4، ص 86؛
بلاذری ، ص 369؛
ابن عبدالبرّ، ج 1، ص 154) و ا و را در همان محل به خاک سپردند (یاقوت حموی ، ج 1، ص 849).

مورخان در ذکر برخی ویژگیهای اخلاقی او چون شجاعت و سلحشوری اتفاق نظر دارند (صفدی ، ج 10، ص 105؛
ابونعیم ، ج 1، ص 350؛
ابن عبدالبرّ، ج 1، ص 153)، تا آنجا که عمر فرماندهی او را بر سپاه اسلام به سبب شهامت بسیار وی که موجب می شد افراد زیر فرمان او به مخاطره افتند، جایز ندانسته است (ابن سعد، ج 7، ص 16؛
ابن عبدالبرّ، ج 1، ص 154). ابونعیم ضمن اشاره به پاکدلی براء، او را بدون ذکر سند متّصل ، از اهل صفّه * دانسته است (ج 1، ص 350). در حدیثی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم دربارة براءبن مالک که با اندک تفاوتی در عبارات در تمام منابع نقل شده است ، آن حضرت به منزلت و مقام این صحابی خود نزد خداوند، به رغم فقر و سادگی ظاهر او، اشاره کرده است (ابن حِبّان ، ص 13؛
ابونعیم ، ج 1، ص 350؛
ذهبی ، ج 1، ص 197).

در منابع ، از صدای خوش و علاقة براءبن مالک به ترنّم اشعار عربی و اطمینان او به اینکه نه بر بستر بلکه در میدان جنگ خواهد مرد، سخن رفته است (ابن سعد، همانجا؛
ابونعیم ، همانجا؛
ابن عبدالبرّ، ج 1، ص 153؛
ابن جوزی ، ج 1، ص 625).


منابع :
(1) ابن ابی حاتم ، کتاب الجرح و التعدیل ، حیدرآباد دکن ، 1371ـ 1373/1952ـ1953، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛
(2) ابن اثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة ، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره 1970ـ1973؛
(3) همو، الکامل فی التاریخ ، بیروت 1385ـ1386/ 1965ـ1966؛
(4) ابن جوزی ، صفة الصفوة ، چاپ محمود فاخوری و محمد روّاس قلعه جی ، بیروت 1399/1979؛
(5) ابن حِبّان ، کتاب مشاهیر علماء الامصار، چاپ م . فلایشهمر، قاهره 1379/1959؛
(6) ابن حزم ، جمهرة أنساب العرب ، چاپ عبدالسلام محمد هارون ، قاهره ( تاریخ مقدمه 1382/1962 ) ؛
(7) ابن سعد، الطبقات الکبری ، چاپ احسان عباس ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(8) ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب ، چاپ علی محمد بجاوی ، قاهره ( 1380/1960 ) ؛
(9) ابن قتیبه ، المعارف ، چاپ محمد اسماعیل عبدالله صاوی ، بیروت 1390/1970؛
(10) احمد بن عبدالله ابونعیم ، حلیة الاولیاء و طبقات الأصفیاء، بیروت 1387/1967؛
(11) احمد بن یحیی بلاذری ، فتوح البلدان ، بیروت 1988؛
(12) احمد بن داود دینوری ، اخبار الطّوال ، ترجمة محمود مهدوی دامغانی ، تهران 1366 ش ؛
(13) محمدبن احمد ذهبی ، سیر اعلام النبلاء، بیروت 1402ـ1409/ 1982ـ 1988؛
(14) خلیل بن ایبک صفدی ، کتاب الوافی بالوفیات ، ج 10، چاپ جاکلین سوبله و علی عماره ، ویسبادن 1402/1982؛
(15) محمد بن جریر طبری ، تاریخ الطبری : تاریخ الامم و الملوک ، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم ، بیروت ( 1382ـ1387/1962ـ1967 ) ؛
(16) قدامة بن جعفر، کتاب الخراج و صناعة الکتابة ، چاپ فؤاد سزگین ، فرانکفورت 1407/1986؛
(17) یاقوت حموی ، معجم البلدان ، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965.

/ افسانه منفرد /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 842
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست