نوبختی، حسن بن موسی ، نوبختی، حسن بن موسی، کنیه اش ابومحمد، متکلم و فیلسوف امامی¬مذهب قرن سوم و چهارم.
خاندان نوبختی از خاندانهای سرشناس امامی در عهد غیبت صغری بودند که ریشۀ ایرانی داشتند و افزون بر شهرت علمی، مناصب مهمی را نیز در دستگاه خلافت عباسی به دست گرفتند (مدرسی طباطبایی، 328-329؛ دربارۀ این خاندان رجوع کنید به اقبال، ص 1-245). حسن بن موسی از طرف مادر منتسب به خاندان نوبختی است و ابوسهل اسماعیل بن علی بن اسحق بن ابوسهل بن نوبخت (237-311)، متکلم نامدار امامیه، دایی اوست (ابنندیم، ص 225؛ طوسی، 1420، ص 121؛ همو، 1415، 420). از پدر نوبختی اطلاعی در دست نیست و نمیدانیم كه اونیز از خاندان نوبختی بوده یا فرزند وی تنها به سبب انتساب مادر به نوبختی اشتهار یافته است (رجوع کنید به اقبال، ص 125-126). سال ولادت و وفات نوبختی نیز دانسته نیست. ابنندیم تاریخ وفات نوبختی را در فهرست خود آورده بوده (رجوع کنید به ابنندیم، 225)، اما در نسخههای موجود کتاب او، این عبارت ساقط شده است. با توجه به اینكه نجاشی (ص 63) زمان زندگی نوبختی را پیش و پس از سال سیصد یاد کرده ، وی در دهۀ نخست قرن چهارم زنده بوده است. احتمالاً مهمترین استاد نوبختی، دایی او ابوسهل نوبختی بوده است که از دانشمندان و متکلمان نامدار شیعی به شمار میرود. نوبختی بعداً خود صاحب حلقۀ درسی مهمی در کلام و فلسفه گردید، چنانکه به نوشتۀ ابنندیم (ص 225) جمعی از ناقلان کتابهای فلسفی، مانند ابوعثمان دمشقی و اسحاق بن حنین و ثابت بن قُرّه، نزد او شاگردی کردهاند (نیز رجوع کنید به طوسی،1420، ص 121). از عناوین کتابهای نوبختی (رجوع کنید به ادامۀ مقاله) نیز برمی¬آید که وی با متکلمان معتزلی و امامی بزرگ و مشهور معاصر خود، مانند ابوعلی جُبّائی، ابوالقاسم بلخی، محمد بن عبدالله بن مَمَلک اصفهانی و ابنقبۀ رازی، مناظره داشته است. برای نمونه، نجاشی (ص 64) به کتابی از وی اشاره کرده که در آن مجالس خود را با ابوالقاسم بلخی گرد آورده بوده است.
نوبختی را در زمرۀ جریان فکری¬ای شمردهاند که در عهد غیبت، با گرایشهای عقلی و فلسفی و آگاهی ازاصول و مبانی اعتقادی فرق گوناگون و آشنایی با جهان¬بینی معتزله، استدلالهای عقلی را در تحکیم مبانی اعتقادی امامیه به کار گرفتند (مدرسی طباطبایی، ص 214-215). از برخی شواهد پیداست که او به اصول مکتب معتزلی بغداد متمایل بوده است. نوشتۀ ابنندیم (ص 225) که میگوید شیعه و معتزله هر کدام او را از خود میدانستند، قاعدتاً از همین روست. با این همه، نباید در امامی بودن او تردید کرد، چنانکه ابنندیم (ص 225) نیز بر همین موضوع تأکید ورزیده است (نیز رجوع کنید به طوسی، 1420، ص 121، که او را امامیمذهب و نیکواعتقاد معرفی کرده است؛ خطیب بغدادی، ج 6، ص 377، که او را از متکلمان شیعۀ امامیه میشناساند). این را نیز میدانیم که نوبختی در موضوع جبر و تفویض (استطاعت)، اعتقادی همانند هشام داشته، چنانکه کتابی در تأیید نظر او در این باره نوشته است (نجاشی، ص 63). نجاشی (ص 63) از نوبختی با عنوان شیخ متکلم امامیه و کسی که در زمان خود – پیش از سال سیصد و پس از آن – بر همگنانش برتری داشته، یاد کرده است. طوسی (1415، ص 420) او را متکلّمی ثقه معرفی کرده و ابنندیم (ص 225) او را متکلم و فیلسوف خوانده است (نیز رجوع کنید به طوسی،1420، ص 121، که نوشتۀ ابنندیم را عیناً نقل کرده است). ابنطاووس (ص 121) نیز با مطالعۀ برخی کتابهای او، وی را آگاه به علم نجوم و علوم نظایر آن شمرده است.
در کتابشناسیهای کهن، از بیش از چهل اثر نوبختی یاد شده است. به تصریح ابن ندیم (ص 225؛ نیز رجوع کنید به طوسی،1420، ص 121)، نوبختی به خط خود چیزهای بسیاری نوشت. همانگونه که از اشارۀ نجاشی (ص 63) و عناوین کتابهای نوبختی برمیآید، تقریباً همۀ آثار وی در زمینۀ علوم اوایل، یعنی فلسفه و کلام، بوده است (نیز رجوع کنید به ابن ندیم، ص 225، که آثار او را در زمینۀ کلام و فلسفه و علوم دیگر معرفی کرده است). کتابهای نوبختی، بنابر فهرست ابنندیم، و نجاشی و طوسی که نوشتۀ ابنندیم را عیناً نقل کرده¬اند، بدین قرار است:
کتاب الآراء و الدیانات (ابنندیم، ص 225؛ نجاشی، ص 63؛ طوسی، ص 121)، که به گفتۀ ابنندیم (همانجا ) ناتمام ماند؛ جوابات لأبیجعفر بن قبه (نجاشی، همانجا)؛ جوابات لأبیجعفر بن قبه (همانجا)، که تصریح شده این کتاب غیر از کتاب پیشین است؛ حجج طبیعیه مستخرجه من کتب ارسطاطالیس فی الردّ علی من زعم أنّ الفلک حیٌ ناطق (همانجا)؛ شرح مجالسه مع ابیعبدالله بن مَمَلک (نجاشی، همانجا)؛ کتاب اختصار الکون و الفساد لأرسطالیس (ابنندیم، ص 226؛ طوسی، ص 121)؛ کتاب الاحتجاج لمعمّر بن عبّاد و نصره مذهبه (همانجاها؛ دربارۀ مُعمّر بن عبّاد و آثار او رجوع کنید به سزگین، ج 1، ص 897-898)؛ کتاب الأرزاق و الآجال و الأسعار (نجاشی، ص 63)؛ کتاب الاعتبار و التمییز و الانتصار (همانجا)؛ کتاب الانسان (همانجا؛ طوسی، ص 121)؛ کتاب التنزیه و ذکر متشابه القرآن (نجاشی، ص 64)؛ کتاب الامامه، که ناتمام ماند (ابنندیم، ص 226)؛ کتاب التوحید الصغیر (نجاشی، ص 63)؛ کتاب التوحید الکبیر (همانجا)؛ کتاب التوحید و حدث العالم (ابنندیم، ص 225-226؛ قس طوسی، ص 121، که از این کتاب با عنوان کتاب التوحید و حدث العالم نام برده است)؛ کتاب الجامع فی الامامه (نجاشی، ص 63؛ طوسی، ص 121)؛ کتاب الحجج فی الامامه (نجاشی، ص 64، که آن را کتابی مختصر معرفی کرده است)؛ کتاب الخصوص و العموم (همو، ص 63)؛ کتاب الردّ علی ابیالهذیل العلّاف فی أنّ نعیم اهل الجنّه منقطع (همانجا؛ دربارۀ ابوالهُذیل علّاف رجوع کنید به سزگین، ج 1، ص 899-900)؛ کتاب الردّ علی ابیعلی الجبّائی فی ردّه علی المنجمین (نجاشی، ص 63؛ نیز رجوع کنید به ابن طاووس، ص 121، که آن را استدراک نوبختی بر ردیۀ ابوعلی جبائی بر منجمین معرفی کرده است. دربارۀ ابوعلی جبّائی و آثار او رجوع کنید به سزگین، ج 1، ص 905)؛ [کتاب] الردّ علی اصحاب التناسخ (ابنندیم، ص 225؛ نجاشی، ص 64؛ قس طوسی، ص 121، که از این کتاب با عنوان کتاب الردّ علی اصحاب التناسخ والغلاه نام برده است)؛ [کتاب] الردّ علی اصحاب المنزله بین المنزلتین فی الوعید (نجاشی، ص 64)؛ کتاب الردّ علی اهل التعجیز در نقض کتاب ابیعیسی الورّاق (نجاشی، ص 63-64؛ قس ابن ندیم، ص 226؛ طوسی، همان، ص 121، که ظاهراً عنوان همین کتاب در آنها به کتاب نقض کتاب ابیعیسی فی الغریب المشرقی تصحیف شده است. دربارۀ ابوعیسی ورّاق و آثار او رجوع کنید به سزگین، ج 1، ص 902-903)؛ کتاب الردّ علی اهل المنطق (نجاشی، ص 63)؛ کتاب الردّ علی ثابت بن قُرّه (همانجا؛ دربارۀ ثابت بن قُرّه و آثار او رجوع کنید به سزگین، ج 3، ص 350-355)؛ [کتاب] الردّ علی الغلاه (نجاشی، ص 64؛ قس مسعودی، بیتا، که از این کتاب با عنوان الردّ علی الغلاه و غیرهم من الباطنیه نام برده است)؛ کتاب الردّ علی فرق الشیعه ما خلا الامامیه (نجاشی، ص 63؛ طوسی، ص 121)؛ [کتاب] الردّ علی المجسّمه (نجاشی، ص 64)؛ کتاب الردّ علی من أکثر المنازله (نجاشی، همانجا)؛ کتاب الردّ علی المنجمین (همانجا)؛ کتاب الردّ علی الواقفه (همانجا)؛ کتاب الردّ علی یحیی بن اصفح فی الامامه (همانجا)؛ کتاب فرق الشیعه (همانجا)؛ کتاب فی الإستطاعه علی مذهب هشام (نجاشی، همانجا)؛ کتاب فی الجبر (نجاشی، همانجا، که آن را کتابی بزرگ درموضوع جبر توصیف کرده است)؛ کتاب فی الخبر الواحد و العمل به (همانجا)؛ کتاب فی الردّ علی من قال بالرؤیه للباری عزّوجل (نجاشی، همانجا)؛ کتاب فی المرایا و جهه الرؤیه فیها (همانجا)؛ کتاب الموضح فی حروب امیرالمومنین علیه السلام (همانجا)؛ کتاب النقض علی ابیالهذیل فی المعرفه (همانجا)؛ کتاب النقض علی جعفر بن حرب فی الامامه (نجاشی، ص 64؛ دربارۀ جعفربن حرب و آثار او رجوع کنید به سزگین، ج 1، ص 901،903-904)؛ کتاب النکت [فی الردّ] علی ابنراوندی (نجاشی، ص 63)؛ مجالس او با ابوالقاسم بلخی، که خود نوبختی گردآورده است (نجاشی، ص 64؛ دربارۀ ابوالقاسم بلخی و آثار او رجوع کنید به سزگین، ج 1، ص 906)؛ مختصر الکلام فی الجبر (نجاشی، همانجا)؛ و مسائله للجبائی، در مباحث پراکنده (نجاشی، همانجا). جز اینها، ابنطاووس کتابی از نوبختی با نام الردّ علی بطلمیوس فی هیئه الفلک و الارض در اختیار داشته است (ابنطاووس، ص 122، که در آن نام کتاب به «الرصد علی بطلمیوس» تصحیف شده است).
در میان این آثار، نجاشی کتاب الآراء و الدیانات را به عنوان کتاب بزرگی که دربردارندۀ علوم بسیاری است ستوده و یادآور شده که این کتاب را بر استادش، شیخ مفید، قرائت کرده است (نجاشی، ص 63). جز فرق الشیعه (رجوع کنید به ذیل مادّه)، هیچ یک از آثار نوبختی برجای نمانده، اما برخی از آثار او تا قرن هفتم موجود بوده است. مسعودی (1404، ج 1، ص 94؛ همو، بیتا، ص 343، که در آن نام نوبختی به حسین بن موسی تصحیف شده است)، ابنجوزی (ص 42-43، 47، 49، 69، 74، 81-82، 88، 91) و ابن ابیالحدید (ج 3، ص 228، 231)، در آثار خود، به مطالبی از کتاب الآراء و الدیانات اشاره کردهاند. همچنین مسعودی (بیتا، ص 343، که در آن نام نوبختی به حسین بن موسی تصحیف شده است)، خطیب بغدادی (ج 6، ص 377، که در آن حسن بن موسی به حسین بن یحیی تصحیف شده است؛ نیز ذهبی، ج 20، ص 303، که از خطیب بغدادی نقل کرده است) و ابنجوزی (ص 103) به کتاب الردّ علی الغلاه اشاره و از آن نقل کردهاند. ابن¬شهرآشوب نیز به مطالبی از کتاب الامامه نوبختی (ابنشهرآشوب، 1379، ج 3، ص 304) و کتابی دیگر از او (رجوع کنید به همو، 1328، ج 2، ص 60)، که احتمالاً کتاب التنزیه و ذکر متشابه القرآن بوده، استناد جسته است. همچنین ابنطاووس در قرن هفتم، کتاب الآراء و الدیانات، استدراک نوبختی بر ردّیۀ ابوعلی جبائی بر منجمان، و الردّ علی بطلمیوس فی هیئه الفلک و الارض نوبختی را در اختیار داشته است (رجوع کنید به ابن طاووس، ص 121-122؛ نام کتاب اخیر در متن چاپی ابنطاووس، ص 122، به «الرصد علی بطلمیوس» تصحیف شده است).
منابع : (1) ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قم 1404؛ (2) ابنجوزی، تلبیس ابلیس، قاهره 1340؛ (3) ابنشهرآشوب، محمد بن علی، متشابه القرآن، چاپ حسن مصطفوی، تهران 1328 ش؛ (4) همو، مناقب آل ابیطالب، چاپ سید هاشم رسولی محلاتی، قم 1379؛ (5) ابنندیم، محمد بن اسحق، الفهرست، چاپ رضا تجدد، تهران 1393؛ (6) ابنطاووس، رضی الدین علی بن موسی، فرج المهموم، نجف 1368؛ (7) اقبال، عباس، خاندان نوبختی، تهران 1357 ش؛ (8) خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت 1417؛ (9) ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت 1410؛ (10) سزگین، فؤاد، تاریخ نگارشهای عربی، ترجمۀ مؤسسۀ نشر فهرستگان، تهران 1380 ش؛ (11) طوسی، محمد بن حسن، الرجال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم 1415؛ (12) همو، فهرست کتب الشیعه و اصولهم، چاپ سید عبدالعزیز طباطبایی، قم 1420؛ (13) مدرسی طباطبایی، سید حسین، مکتب در فرایند تکامل، ترجمۀ هاشم ایزدپناه، تهران 1386 ش؛ (14) مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، بیروت، بیتا؛ (15) همو، مروج الذهب و معادن الجواهر، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، قم 1404؛ (16) نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعه (رجال النجاشی)، چاپ سید موسی شبیری زنجانی، قم 1407.
/ سید محمد عمادی حائری/