فضل حق خیرآبادی، ، فضل حق خیرآبادی، عالم و حکمت شناس و مؤلف هندی قرن سیزدهم. او فرزند فضل امام خیرآبادی است. فضل حق در 1212 در خیرآباد، شهری در ایالت پورب هند که از کثرت علمایش، شاهجهان آن را «شیراز هند» نامیده بود، متولد شد. پس از آموزشهایی که از پدرش دید، علم حدیث را نزد شاه عبدالقادر دهلوی* فراگرفت و از محضر شاه عبدالعزیز دهلوی* نیز بهرهمند شد. او حافظهای نیرومند داشت و قرآن را طی چهار ماه از بر کرد. وی مذهب حنفی ماتریدی داشت و در طریقت وابسته به سلسلۀ چشتیه و مرید شاه دهومن دهلوی بود (صدیق حسنخان، ج 3، ص 253؛ حسنی، ج 7، ص 384؛ د. اردو، ذیل« فضل امام» و« فضل حق»).
فضل حق در دیوان انشا، در دهلی، منصبی مهم داشت و جامۀ امیران و کارگزاران عالی رتبۀ حکومت را بر تن داشت. او به بازی شطرنج و استماع ساز و آواز میپرداخت و از حضور در مجالس رقص پرهیز نداشت (حسنی، همانجا).
فضل حق از نخستین عالمانی است که در شبه قارههند به صورت جدی و گسترده و عالمانه به مقابله با وهابیگری و مبارزه با کسانی که گرایش به وهابیان داشتند پرداخت و رسالههایی در رد شاه اسماعیل دهلوی نوشت (ثبوت، صدرای شیرازی در هند، ص 76؛ نیز رجوع کنید به اخترراهی، ص 203). به همین دلیل برخی از کسانی که گرایشهای وهابی داشتهاند، مانند صدیق حسنخان (ج 3، 254)، وی را مورد حمله قرار داده و او را متمایل به بدعتها وکم بهره از علوم سلف شمردهاند.
وی همچنین در قیام مردم هند، خاصه مسلمانان ، برضد انگلیسیها نقش مهمی ایفا کرد و از رهبران این حرکتها به شمار میآمد. همراه با صدور فتوای جهاد با آنان، آیینی برای حکومت مطلوب خود نوشت. فضل حق در متحد ساختن مسلمانان و هندوان از هیچ کوششی فروگذار نکرد و اقدامات مهمی را که برای رهبری فکری و دعوت و تشویق همگان به جهاد و مشارکت در شورای مجاهدان انجام داد برای خود کافی نشمرد و شخصاً در جنگ حضور یافت و به همین دلیل به سرنوشتی دردناک دچار شد. دشمن، با تظاهر به ملاطفت و صادر کردن فرمان عفو عمومی، وانمود کرد که همه را بخشیده است، ولی این دانشمند را تعقیب کرد و کتابخانه و تمام داراییهایش را مصادره و خود او را به حبس ابد محکوم نمود. او را در یکی از جزایر اقیانوس هند به بند کشیدند، اما وی در آنجا نیز با وجود تمام ناراحتیها و دشواریها و در عین دسترسی نداشتن به امکانات لازم، از اشتغالات علمی و فرهنگی باز نایستاد و کتابی فارسی در علم هیئت تصحیح و تکمیل کرد. او سرانجام در حبس و آوارگی، در 1278 جان سپرد و آرامگاهش زیارتگاه شد (صدیق حسنخان، ج 3، ص 253ـ 254؛ اختر راهی، ص 196ـ 198؛ ثبوت، مدارس اسلامی هند، ص 64ـ 65؛ همو، «صدرای شیرازی در هند»، ص 76ـ 77).
فضل حق در دانشهای منطق و حکمت و جدل و خلاف و لغت و مانند اینها یگانۀ روزگار خود به شمار میآمد. طالبان علم از دور و نزدیک به محضر درس او میشتافتند. وی کتابهایی مانند افقالمبین میرداماد را تدریس میکرد (صدیق حسنخان، همانجا؛ رحمان علی، ص 164ـ 165). فرزندش عبدالحق خیرآبادی، سلطان حسن بریلوی، عبدالقادر بدایونی و جمیل احمد بلگرامی از جمله شاگردان وی بودند (رحمانعلی، ص 127؛ حسنی، ج 7، ص 126، 207؛ اختر راهی، ص 201).
فضل حق در ادبیات عربی و فارسی چیرهدست بود. بیشتر قصاید او در ستایش پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله است. وی در سرودههای فارسی خود «فرقتی» تخلص میکرد (حسنی، ج 7، ص 384؛ اختر راهی، ص 201ـ 202). سید احمدخان در آثار الصنادید (ج 2، ص 97ـ 113) بسیاری از سرودهها و منشآت عربی او را آورده است.
برخی از آثار او در حکمت عبارت¬اند از: الهدیةالسعیدیة، در حکمت طبیعی، که در بعضی از مدارس هند کتاب درسی شد و سلطان حسنخان بریلوی و عبدالله بلگرامی و عبدالکریم و عبدالحق خیرآبادی بر آن تعلیقه نوشتند (علیخان، ص 117)؛ الجنس الغالی فی شرحالجوهر العالی، در حکمت الهی؛ الروض المجود فیتحقیق حقیقةالوجود؛ شرح یا حاشیه بر افقالمبین میرداماد؛ و حاشیه بر تلخیص الشفا از پدرش. وی همچنین رسالاتی در علم و معلوم، حقیقت اجسام، کلی طبیعی، تشکیک و ماهیات نگاشته است (اختر راهی، ص 203؛ حسنی، ج 7، ص 385؛ منزوی، ج 2، ص 1060).
منابع : (1) بزمی انصاری سیداحمدخان،«فضل حق» در اردو دایرةالمعارف اسلامیه، لاهرو، 1384ـ 1410/ 1964ـ 1989؛ (2) آثارالصنادید، چاپ خلیق انجم، دهلی 1992؛ (3) اختر راهی، تذکره مصنفین درس نظامی، لاهور 1398/1978؛ (4) عبدالحیبن فخرالدین الحسنی، نزهةالخواطر و بهجةالمسامع و النواظر، حیدرآباد دکن 1399/ 1979؛ (5) اکبر ثبوت، «صدرای شیرازی در هند: یک کتاب و یک شاگرد صدرا در هند»، در مجله تحقیقات فارسی (بیاض)، س 13، ش 1ـ 2، 1993؛ (6) همو، دهلی مدارس اسلامی هند در طول تاریخ و جایگاه فرهنگ ایران در آنها، بیجا، بیتا؛ (7) حامد علیخان علیجره، «دورهدایةالحکمة فی نشر علومالفلسفة»، در ثقافةالهند، ج 43، ش 3، ص 109ـ 119، دهلی نو1992؛ (8) صدیق حسنخان، ابجدالعلوم، دمشق 1978؛ (9) احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، اسلامآباد1382؛ (10) رحمان علی ناروی، تذکره علمای هند (تحفةالفضلاء فی تراجم الکملاء)، لکهنو 1312/1893.
/ اکبر ثبوت /