responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 719

 

بَدر الحَمامی ، بدربن عبدالله ، از سرداران ترک نژاد طولونیان و عباسیان در قرن چهارم . حمامی منسوب به حَمام (کبوتر) است و به کسی گفته می شد که کبوتر را پرواز می داد و از جایی به جایی دیگر می فرستاد؛ و بدر از آن جمله بود (زرکلی ، ج 2، ص 45). و نیز معروف به بدر صغیر ( تاریخ سیستان ، ص 288) که بعضی او را بدر کبیر هم گفته اند (طبری ، ج 11، ص 37). به سبب نسبت اخیر، گاهی با بدر معتضدی (متوفی 289)، که او هم به بدر کبیر معروف بوده ، اشتباه شده است (ابونعیم ، ج 1، ص 239؛ خطیب بغدادی ، ج 7، ص 105). هارون بن خُمارویه (حک : 283ـ292) او را برای جنگ با قرمطیان به شام فرستاد (ابن تَغْری بِردی ، ج 3، ص 205). بدر در آنجا به وسیلة نامه با محمدبن سلیمان ، سردار عباسیان ، تماس گرفت (ابن اثیر، ج 7، ص 535) و این وسیله ای برای تقرب او به دربار عباسیان شد. چون کار ابن طولون به سستی گرایید و کشته شد، بدر به بغداد آمد (خطیب بغدادی ، همانجا). در 292، مکتفی

عباسی او را به همراه فاتک ، غلام معتضد، برای سرکوب خلیجی ، که در مصر شورش کرده بود، به آنجا فرستاد (طبری ، ج 11، ص 17؛ ابن اثیر، ج 7، ص 536). بدر صغیر، به گفتة خطیب بغدادی ، حکومت شهرهای بزرگی را از جانب عباسیان عهده دار بوده است (همانجا). در آغاز خلافت مقتدر (295)، عامل اصفهان که به گفتة طبری (ج 11، ص 25) عبدالله بن ابراهیم مِسْعی ، و به گفتة ابن اثیر (ج 8، ص 12)، عبدالله مِسْمَعی بوده است ، عَلَمِ مخالفت برافراشت . مقتدر بدرحمامی را به مقابلة او فرستاد. بدر او را آرام و روانة بغداد کرد (ابن خلدون ، ج 2، ص 599). مقتدر بلافاصله (در 300) بدر را به جای عبدالله بن ابراهیم به حکومت اصفهان منصوب کرد (ابن اثیر، ج 8، ص 74(

قدیمترین مأخذی که در آن از فرمانروایی بدر حمامی براصفهان سخن رفته اعلاق النفیسة ابن رسته است . مصنّف این کتاب می نویسد: «در اصفهان گیاهی است که به بدرالکبیر معروف است و بدرحمامی ، وقتی امیر و والی اصفهان بود، آن را کشف کرد... و مردم را به خاصیت آن ، که پاد زهر نافعی برای مارگزیدگی است ، آشنا ساخت » (ص 157) و ظاهراً نام گیاه مأخوذ از شهرت اوست . مُسکُویه (ج 1، ص 26)، می نویسد که مقتدر عبدالله بن ابراهیم مسمعی را از معاونت فارس برکنار کرد و بدرحمامی را که شغل «معاون » (شُرطة

غیر رسمی ) را در اصفهان برعهده داشت ، به جای او منصوب کرد. چون احمدبن اسماعیل سامانی در 301 کشته شد و مردم سیستان بر فرزندش نصر شوریدند، مقتدر ولایت سیستان را نیز به بدر داد و او نیز فضل بن حُمید را به نیابت خود عامل سیستان کرد (ابن اثیر، ج 8، ص 79). در زمان فرمانروایی بدر بر فارس و سیستان ، مردم سیستان از پرداخت خراج سالانه سرباز زدند. مقتدر به بدر نوشت که به سرکوبی

شورشیان بدانجا لشکرکشی کند. او با تدبیر غائله را آرام ساخت (ابن خلدون ، ج 2، ص 575). در 302، بدر، محمدبن طُغْریل را با سپاهی به سیستان فرستاد و در 304 نیز زیدبن ابراهیم را بدان خطه گسیل داشت ( تاریخ سیستان ، ص 305-306). ظاهراً اوضاع سیستان پیوسته تا زمان حیات بدر ناآرام بوده است .

حافظ ابونعیم اصفهانی او را مردی دادگر، نیکورفتار، مستجاب الدعوه وصف کرده است (ج 1، ص 239). خطیب بغدادی نیز گفتة او را تأیید کرده است (همانجا). ابن تغری بردی نیز می نویسد: ( وی ) امیری دیندار و شجاع و بخشنده و دوستدار دانشمندان و بیچارگان بود و، پس از مرگ ، مقتدر سمت او را به فرزند وی محمد واگذار کرد (همانجا). ابن اثیر ذیل حوادث سنة 311 (ج 8، ص 145)، می نویسد: بدر معتضدی در این سال در فارس درگذشت . در حالی که همو، در ذیل حوادث سنة 289 (ج 7، ص 517)، صریحاً به کشته شدن بدر معتضدی اشاره کرده است . ابن خلدون نوشته است که الراضی ، خلیفة عباسی (حک :322ـ329)، امور شرطة بغداد را به بدرحمامی سپرد (ج 2، ص 616(، در حالی که اگر بدر دوم ، که ابن اثیر وفات او را در ذیل

حوادث سنة 311 ذکر کرده است ، همان بدرحمامی باشد، گفتة ابن خلدون صحت ندارد، و این بدر (بدرِ زمانِ الراضی ) باید بدر خَرْشَنی * باشد که ابن اثیر از او ذیل حوادث سنة 322 نام برده است .


منابع :
(1) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ ، بیروت 1399-1402/1979-1982؛
(2) ابن تغری بردی ، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و قاهرة ، قاهره ( تاریخ مقدمه 1383/1963 ) ؛
(3) ابن خلدون ، العبر: تاریخ ابن خلدون ، ترجمة عبدالمحمد آیتی ، تهران 1363-1370 ش ؛
(4) ابن رسته ، کتاب الاعلاق النفیسة ، چاپ دخویه ، لیدن 1967؛
(5) احمدبن عبدالله ابونعیم ، کتاب ذکر اخبار اصبهان ، لیدن 1931-1934؛
(6) تاریخ سیستان ، چاپ محمدتقی بهار، تهران ( تاریخ مقدمه 1314 ش ) ؛
(7) احمدبن علی خطیب بغدادی ، تاریخ بغداد ، مدینه ( بی تا. ) ؛
(8) خیرالدین زرکلی ، الاعلام ، بیروت 1986؛
(9) محمدبن جریر طبری ، تاریخ الطبری : تاریخ الامم والملوک ، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم ، بیروت ( 1382-1387/1962-1967 ) ؛
احمدبن محمد مسکویه ، کتاب تجارب الامم ، ج 1، چاپ آمد روز، مصر 1332/1914، چاپ افست بغداد ( بی تا. ) .

/ حسین قرچانلو /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 719
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست