خسروشاهى، عبدالحميد بن عيسى ، خسروشاهى، عبدالحميد بن عيسى، ملقب به شمسالدين، حكيم و فقيه شافعى قرن ششم و هفتم. وى در 580 در خسروشاه (خسروشهر كنونى) در حوالى تبريز به دنيا آمد (اسنوى، ج 1، ص 242ـ243). خسروشاهى از شاگردان فريدالدين داماد نيشابورى و همچنين يكى از بهترين شاگردان فخررازى (متوفى 660) بود و كلام و اصول فقه را نزد وى كه خود از پيروان سنّت امامالحرمين جوينى بودــ فراگرفت (لبلى، ص 123؛ ابن ابىاصيبعه، ج 2، ص 173؛ ابنفُوَطى، ج 4، قسم3، ص 459). وى استاد خود، فخررازى، را بسيار ارج مىنهاد و به برترى او در علوم عقلى و فضيلت غزالى در علوم نقلى تصريح داشت (لبلى، همانجا). خسروشاهى حديث را نزد مؤيدبن على طوسى (متوفى 617) آموخت و از او حديث نقل كرد (صفدى، ج 18، ص 73). او پس از مرگ فخررازى به شام رفت و نزد ملك ناصر صلاحالدين (متوفى 656)، حاكم كَرَك، مقيم شد. خسروشاهى نزد ملك ناصر بسيار گرامى بود، چنانكه ملك ناصر با احترام به مجلس او وارد مىشد و از او كلام و حكمت مىآموخت (ابنعبرى، ص445؛ سبكى، ج8، ص161). خسروشاهى در اواخر عمر، دمشق را براى اقامت برگزيد و در 652 در آنجا درگذشت و به خاك سپرده شد (ابن ابىاُصيبعه، همانجا؛ ابنتغرى بردى، ج 7، ص 32؛ قس سبط ابنجوزى، ج 8، قسم 2، ص 543 كه سال فوت او را 653 نوشته است). او معاصر خواجه نصيرالدين طوسى (متوفى 672) بود و ظاهرآ با يكديگر مكاتبه داشتند. رسالهاى از خواجهنصيرالدين طوسى باعنوان الاسئلةالنصيرية وجود دارد كه خواجه در آن، چند سؤال فلسفى در باب علت و معلول، حركت و رابطه نفس و بدن از خسروشاهى پرسيده كه ظاهرآ پاسخى نگرفته و بعدها صدرالمتألهين در رسالهاى به آنها پاسخ داده است. رساله خواجه و پاسخ ملاصدرا هر دو، در حاشيه كتاب مبدأ و معاد در سال 1314 به طبع رسيده است (صدرالدين شيرازى، ص 163؛ مدرس رضوى، ص 509ـ510).
زينالدينبن مُرَحّل/ مُرَجّل (متوفى 671)، خطيب دمشق، از شاگردان وى بوده و نزد او كلام و اصول آموخته است. احمدبن يوسف لَبلى (متوفى 691)، از ديگر شاگردان او، شمارى از كتب فخررازى را نزد وى خوانده است. يعقوببن اسحاق كَرَكى مشهور به ابنالقفّ (متوفى 685) و ابواحمد دِمْياطى (متوفى 705) نيز از شاگردان وى بودهاند (لبلى، ص 124، 124ـ127؛ اسنوى، ج 1، ص 242؛ ابنقاضى شهبه، ج 2، ص 108، 190).
به دليل احاطه خسروشاهى بر بسيارى از معارف و علوم، به او عنوان فيلسوف، متكلم، محدّث، فقيه و طبيب دادهاند (رجوع کنید به د. ايرانيكا ذيل Abd al-Hamid b'Isa"،"). ذهبى (ج 5، ص 212) وى را متبحر در فلسفه و ابنكثير (ج 13، ص 185) وى را از مشاهير متكلمان خوانده است. نام او در طبقات فقهاى شافعى درج شده (رجوع کنید به سبكى، ج 8، ص 161ـ162)، اما درباره طبيب بودن او گزارش چندانى به دست نيامده است جز اينكه نوشتهاى درباره اصول طبى به او نسبت دادهاند (رجوع کنید به ابنابىاصيبعه، همانجا). ظاهرآ خسروشاهى در منطق نيز صاحب رأى بود، چنانكه ابنتيميّه (ص 327) به اشكالات او درباره برخى انواع كلى اشاره كرده است.
مختصرالمهذّبِ ابواسحاق شيرازى (متوفى 476) در فروع فقه شافعى، تتمةالآيات البيناتِ فخررازى و تلخيص شفاء ابنسينا (صفدى، ج 18، ص 74؛ سبكى، ج 8، ص 161) از آثار وى است. گفته مىشود در اثر اخير، خسروشاهى اشكالات عمدهاى بر ابنسينا كرده است (ابنقاضى شهبه، ج 2، ص 108). از تلخيص شفاء با عنوان مختصر المقالات نيز ياد شده (سبكى، همانجا)، اما با توجه به اينكه ابنسينا كتابى به نام مقالات نداشته، احتمالا تلخيصِ بخش مقولات منطق شفاء موردنظر بوده است (رجوع کنید به د. ا. د. ترك، ذيل "Husrevsahi"؛ نيز رجوع کنید به لبلى، ص 122، پانويس). دانشپژوه (ج 1، ص 309ـ310)، نسخهاى از اين اثر معرفى كرده (نيز رجوع کنید به ابنمقفع، مقدمه دانشپژوه، ص پنجاه و دو) كه در كتابخانه مجلس موجود است. اما اين نسخه با عنوان دقيق عوناخوانالصفا على فهم كتاب الشفا، متعلق به بهاءالدين محمد اصفهانى، معروف به فاضل هندى (متوفى 1173)، است و انتساب آن به خسروشاهى نادرست است (عبدالحسين حائرى، مصاحبه مورخ 22 دى 1383). يحيى مهدوى نيز در فهرست نسخههاى مصنّفات ابنسينا (ص173)، از قول ابنقاضى شهبه، بهتلخيص شفاء خسروشاهى اشاره كرده اما نسخهاى از آن را معرفى نكرده است.
منابع : (1)ابن ابىاصيبعه، عيون الأنباء فى طبقات الأطباء، چاپ امرؤالقيسبن طحان ]آوگوست مولر[، گونيگسبرگ و قاهره 1299/1882، چاپ افست انگلستان 1972؛ (2) ابنتغرى بردى، النجومالزاهرة فى ملوك مصر والقاهرة، قاهره ?] 1383[ـ1392/ ?] 1963[ـ1972؛ (3) ابنتيميه، كتابالرّدّعلىالمنطقيين، چاپ عبدالصمد شرفالدين كتبى، بمبئى 1368/1949؛ (4) ابنعبرى، تاريخ مختصرالدول، چاپ انطون صالحانى، لبنان 1403/1983؛ (5) ابنفُوَطى، تلخيص مجمعالآداب فى معجمالالقاب، ج 4، قسم 3، چاپ مصطفى جواد، ]دمشق 1965[؛ (6) ابنقاضى شهبه، طبقاتالشافعية، چاپ حافظ عبدالعليمخان، بيروت : عالمالكتب، 1407/1987؛ (7) ابنكثير، البداية و النهاية، بيروت 1411/1990؛ (8) ابنمقفع، المنطق، چاپ محمدتقى دانشپژوه، تهران 1357ش؛ (9) عبدالرحيمبن حسن اسنوى، طبقاتالشافعية، چاپ كمال يوسف حوت، بيروت 1407/1987؛ (10) محمدتقى دانشپژوه، فهرست ميكروفيلمهاى كتابخانه مركزى دانشگاه تهران، ج 1، تهران 1348ش؛ (11) محمدبن احمد ذهبى، العبر فى خبر من غبر، ج 5، چاپ صلاحالدين منجد، كويت 1386/1966؛ (12) سبطابنجوزى، مرآةالزمان فى تاريخالاعيان، ج 8، حيدرآباد، دكن 1951ـ1952؛ (13) عبدالوهاببن على سبكى، طبقاتالشافعية الكبرى، چاپ محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمد حلو، ]قاهره[ 1964ـ] 1976[؛ (14) محمدبن ابراهيم صدرالدين شيرازى (ملاصدرا)، مجموعه رسائل فلسفى صدرالمتألهين، چاپ حامد ناجى اصفهانى، تهران 1375ش؛ (15) صفدى؛ (16) احمدبن يوسف لبلى، فهرستاللبلى، چاپ ياسين يوسف عياش و عواد عبدربه ابوزينه، بيروت 1408/1988؛ (17) محمدتقى مدرس رضوى، احوال و آثار... ابوجعفر محمدبن محمدبنالحسنالطوسى، تهران 1354ش؛ (18) يحيى مهدوى، فهرست نسخههاى مصنّفات ابنسينا، تهران 1333ش؛ (19) EIr.s.v. "Abd-al-Hamid b. 'Isa" (by G. C. Anawati). (20) TDVIA, s.v. "Husrevsahi" (by Ali Durusoy).
/ ابراهيم ابراهيمى/