responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6987

خُرساباد ، خُرساباد، محوطه‌اى باستانى در كردستان عراق و در شمال‌شرق موصل. شهرت و اهميت اين روستا به‌ سبب وجود بقاياى دژ و شهر معروف سارگن دوم (به آشورى: شروكين، حك: 722 يا 721ـ705م)، امپراتور آشور جديد است كه نزد باستان‌شناسان و محققان به دور ـ شروكين (دژ سارگن) معروف است. سارگن‌دوم كه در آغاز سلطنت چند سالى شهر كالح (نمرود) را مركز حكمروايى خود قرار داده بود، در بين سالهاى 717 تا 705 پيش‌ازميلاد تصميم گرفت مركز سياسى و ادارى كشور را در منطقه حاصلخيز خرساباد برپا كند. به اين ترتيب شهر و دژ و قصر دور ـ شروكين در اين منطقه بنا شد (رجوع کنید به سواژ، ص 46).

نقشه شهر تقريباً مربع، به ضلع حدود 1800 متر، بود و با دو حصار بيرونى به طول حدود هفت هزار متر و هفت دروازه و نيز برج و بارو و حصار درونى در بخش شمال‌شرقى كه كاخها و معابد را دربرمى‌گرفت، محصور شده بود. ارگ سلطنتى، در بلندترين نقطه به ارتفاع چهارده تا هجده متر، مشتمل بود بر كاخ سارگن و ساختمانهاى باشكوه مقامات بلندپايه و يك زيگورات با ديوارهاى رنگين و معبد رب‌النوع نبو كه مجموعه كاملى را تشكيل مى‌دادند. محوطه كاخها و معابد از هم مجزا بودند و يك پل آنها را به هم متصل مى‌كرد. امپراتوران آشور وظايف دنيوى و آيينى را باهم انجام مى‌دادند، ولى در شهر سارگن اولويت با فضاهاى سياسى و ادارى بود و بناهاى آيينى، فرعى و منضم به كاخها بودند (لويد، ص 200، نقشه، ص 201). در خرساباد ديوارها تمامآ خشتى بوده و آجر صرفآ در نماى ديوارها يا براى فرش كردن كفها به كار رفته است (همان، ص 203).

مهم‌ترين و چشمگيرترين آثار خرساباد، مجسمه‌هاى عظيمى است كه تركيبى از سر انسان و پيكر گاو (اسفنكس) را نمايش مى‌دهد. اين تنديسها كه نماد عظمت و قدرت امپراتورى آشور، و نگهبان دروازه‌هاى كاخ بودند، تا از ورود ارواح پليد جلوگيرى كنند (جنسون، ص 54ـ 55 و تصوير 82؛ مورتگات، ص 272، 279). اين تنديسهاى عظيم علاوه بر تزيين، وزن طاق هلالى زينت يافته با كاشيهاى الوان و براق دروازه را نيز بر گرده خود حمل مى‌كردند. مهم‌ترين اسناد تاريخى به دست آمده از خرساباد نقش برجسته‌ها و سنگ‌نبشته‌هايى به خط ميخى آشورى است كه در آنها فتوحات و جنگهاى شاه‌آشور به تفصيل روايت شده است (همانجاها؛ نيز رجوع کنید به چى‌يرا، ص 143).

ساختمان شهر در زمان حيات سارگن به پايان نرسيد. او در جنگ تبال، در جنوب شرقى تركيه كنونى در 705 پيش از ميلاد كشته شد. جانشين او، سناخريب (حك : 705ـ681ق م)، علاقه‌اى به تكميل طرح پدر نشان نداد (رو، ص 286). يكى از دلايل آن، نارضايى ساكنان پايتختهاى قديم آشور چون نينوا و آشور و كالح از انتخاب خرساباد به پايتختى بود و سناخريب سعى در آرام كردن آنها داشت (شارپن، ص 25). سناخريب، سارگن را كه به دست دشمن كشته شده و در كاخ خود دفن نشده بود، نفرين‌شده خدايان مى‌دانست و در سنگ‌نبشته‌اى معروف به گناه‌سارگن به اين موضوع اشاره كرد (همانجا؛ قس چى‌يرا، ص 62، كه محل كشته شدن سارگن را قصر نوبنياد وى مى‌داند).

دور ـ شروكين بعد از يك دوره رونق، متروك و به مرور به ويرانه‌اى تبديل شد. تنديسها و ديگر آثار آن در زير خروارها خاك از ديده‌ها پنهان ماند تا در 1259/1843 پل اميل بوتا، سركنسول فرانسه در موصل كه باستان‌شناس نبود اما در مناطقى چون نينوا حفارى كرده بود، به اصرار اهالى روستا كه ضمن كارهاى زراعى به سفالها و قطعات مجسمه‌هاى سنگى برخورده بودند، به آنجا رفت و كاوش را آغاز كرد. در كاوشهاى بوتا، تعدادى از تنديسهاى عظيم‌الجثه كاخ دور ـ شروكين به دست آمد كه وى آنها را به فرانسه منتقل كرد. يكى از تنديسها در راه مفقود شد، اما بقيه آذين‌بخش غرفه آشور موزه لوور گرديدند (لويد، ص 96ـ 99؛ وايت، ص 122ـ123، 125؛ چى‌يرا، ص 60). فعاليتهاى بوتا كاملا علمى نبود اما منبع مناسبى براى مطالعات و حفاريهاى بعدى شد (چى‌يرا، ص 62).

در فاصله سالهاى 1307 تا 1314/ 1928 تا 1935، يك هيئت باستان‌شناسى از مؤسسه شرق‌شناسى دانشگاه شيكاگو به سرپرستى ادوارد چى‌يرا با كاوشى گسترده در شهر و ارگ و كاخها موفق به ترسيم نقشه كامل شهر شد (رجوع کنید به فِور، ص 62، 64؛ سواژ، ص 47). بعد از چى‌يرا، سرپرستى كاوشها به هنرى فرانكفورت محول گرديد. كشف سنگ‌فرشهاى معابر و يك گاو ـ انسان بال‌دار ديگر تحت سرپرستى او صورت گرفت. بعد از وى، گوردون لود مسئول كاوشهاى مؤسسه شرق‌شناسى شيكاگو شد. او به كمك دستيارانش، ريچاردسون و داربى، كاوشهاى خود را بر روى معبد نبو متمركز ساخت. يكى از موفقيتهاى لود، كشف سنگ‌نبشته‌اى در معبد نبو بود كه نام 107 شاه آشورى بر روى آن نقر گرديده و به فهرست سلطنتى آشور معروف است (سواژ، همانجا؛ فِور، ص 64ـ65) در حفاريهاى اين محوطه كه در مجموع قريب به يك قرن به طول انجاميد، يكى از مهم‌ترين پايتختهاى شرق باستان كشف و بخش مهمى از هنر آشورى شناخته شد.


منابع :
(1) هورست ولدمار جنسون، تاريخ هنر: پژوهشى در هنرهاى تجسمى از سپيده‌دم تاريخ تا زمان حاضر، ترجمه پرويز مرزبان، تهران 1379ش؛
(2) ادوارد چى‌يرا، الواح بابل، ترجمه على‌اصغر حكمت، تهران 1386ش؛
(3) آنتون مورتگات، هنر بين‌النهرين باستان: هنر كلاسيك خاور نزديك، ترجمه زهرا باستى و محمدرحيم صراف، تهران 1377ش؛
(4) آن‌ترى وايت، جهان‌هاى گم‌شده، ترجمه كيكاوس جهاندارى، تهران 1380ش؛
(5) Dominique Charpin, "Le peche de Sargon et L'abandon de Khorsabad", Dossiers d'archeologie, no.4 (Jan 1944).
(6) Xavier Faivre, "Histoire d'une fouille", ibid.
(7) Seton Lloyd, The archaeology of Mesopotamia: from the Old Stone Age to the Persian conquest, London 1978.
(8) Georges Roux, Ancients Iraq, London [1964].
(9) Martin Sauvage, "La ville- forteresse de Khorsabad", Dossiers d'archeolog, ibid.
/ محمود موسوى /

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6987
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست