responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6902

خبر ، خبر، اصطلاحى در دانش حديث و تاريخ. واژه خبر، و جمع آن اخبار، در زبان عربى از باب فَعَلَ يَفْعُلُ (رجوع کنید به ابن منظور، ذيل واژه) است و هم معنا و مترادف با «نبأ» و «علم» به كار رفته (خليل بن احمد، ج 4، ص 258، ذيل «خبر»؛ ابن منظور، همانجا) و در زبان فارسى به معناى «دانستن» است (رجوع کنید به بيهقى، ج 1، ص 263). گاه براى اثبات هم معنايىِ نبأ و خبر، به آيه «نَبّأنىَ العليمُ الخبير» (تحريم: 3) استناد شده (محمود عبدالرحمان عبدالمنعم، ذيل واژه)، اما راغب اصفهانى (ذيل «نبأ») بر آن است كه نبأ، در واقع خبردادن از امور عظيم است.

در علوم ادبى و اسلامى، واژه خبر به معناى تاريخ و اطلاعات تاريخى، و حتى گردآورى اسطوره هاى تاريخى، به كار مى رود (امتياز احمد، ص 137). افزون بر اين، در علم نحو در مقابل مبتدا، و در كلام و فقه و اصول، در برابر انشا قرار مىگيرد. در متون تاريخى، اصطلاح خبر تقريبآ مترادفِ حكايت است و به اطلاعات تاريخى، زندگينامه اى و حتى مطالب لطيفه وار اطلاق مىشود (د.اسلام، چاپ دوم، ذيل واژه). اين واژه و جمع آن، در آياتى از قرآن كريم، به همان معناى لغوى به كار رفته است (براى نمونه رجوع کنید بهتوبه: 94؛ نمل: 7؛ قصص: 29؛ محمد: 32؛ و بروج: 17، كه در آن، كلمه حديث نيز به معناى خبر به كار رفته است؛ براى آيات ديگر رجوع کنید به ابن عبدالبرّ، ص 540). در آيه چهارم سوره زلزال، خبر همراه با ريشه ح د ث (باب تفعيل) در وصف قيامت آمده است: «يومَئذٍ تُحَدِّثُ اخبارَها»؛ بنابراين، ادعاى ونسينك، مبنى بر نيامدن واژه خبر و جمع آن در قرآن كريم، ناموجه مى نمايد (رجوع کنید به د. اسلام، همانجا).

در اصطلاح حديثى، خبر گاه مترادف با مفاهيم و اصطلاحات مشابهى چون حديث، اثر، سنّت و روايت، و گاه متفاوت با آنها به كار مى رود (رجوع کنید به حديث*، بخش 1). واژه اخبارى ــكه غالبآ به فردى گفته مىشود كه به حفظ و نقل احاديث و اقوال پيامبر يا امامان معصوم مى پردازدــ در سده هاى نخست، همواره برابر با كسى تلقى شده كه به نقل اخبار و گزارشهاى تاريخى مى پرداخته است (رجوع کنید به مامقانى، ج 1، ص 61). رجاليان و تراجم نويسان قديم نيز غالبآ تاريخ نگاران و سيره نويسان را اخبارى مى خواندند (براى نمونه رجوع کنید به ابن نديم، ص 121ـ123؛ نجاشى، ص 106، 395، 421). واژه «اخبار» در عناوين كتابهاى قديم نيز بيشتر به حوادث تاريخى و سرگذشت افراد اشاره دارد (براى نمونه رجوع کنید به ابن نديم، ص 89 ، 103، 163، 263؛ نجاشى، ص 397، 428 و جاهاى ديگر)؛ از اين رو، برخى عالمان مسلمان همواره بين محدّث و اخبارى تفكيك قائل شده اند (رجوع کنید به ابنحجر عسقلانى، ص 23؛ امتياز احمد، همانجا). بنابراين نظر، ميان حديث و خبر نسبت تباين وجود دارد (مُناوى، ج 1، ص 228؛ مامقانى، ج 1، ص 62ـ63).

از سوى ديگر، در برخى سخنان مورخان و محدّثان حديث و خبر به يك معنا بر سنّت پيامبر اطلاق شده است. مثلا طبرى (سلسله1، ص 15) پيش از نقل حديثى معروف از پيامبر اكرم درباره مدت عمر عالَم مىگويد «خبرى» از پيامبر درباره اين موضوع رسيده است. غزالى (ج 1، ص 15) نيز از احاديث به اخبار تعبير كرده است؛ از اين رو، برخى دانشمندان علوم حديث دو اصطلاح خبر و حديث را مترادف دانسته اند (رجوع کنید به ابن حجر عسقلانى، همانجا). به نظر ابن حجر عسقلانى (همانجا)، محدّثان خبر را مترادف با حديث به كار مى برند. شواهدى نيز دالّ بر كاربرد اين دو اصطلاح به صورت مترادف وجود دارد (براى نمونه رجوع کنید به ابن عبدالبرّ، ص 539ـ540). محدّثان شيعه نيز غالبآ اين ترادف را برگزيده اند (رجوع کنید به شهيدثانى، ص 28؛ شيخ بهائى، ص 23؛ صدر، ص 83).

برخى، با صرفنظر از كاربرد مترادف حديث و خبر، كوشيده اند ميان اين دو اصطلاح در دانش حديث تفاوتهاى نظرى بيابند. ابن حجر عسقلانى (همانجا) در بيان معروفترين اين تفاوتها، رابطه آن دو را عموم و خصوص مطلق دانسته است؛ يعنى، هر حديثى خبر است، اما نه به عكس (قس شهيد ثانى، ص 27، كه در يكى از تقسيمات خود حديث را اعم از خبر شمرده است). ابن حجر عسقلانى توضيح بيشترى نداده است، اما ظاهر كلام وى نشان مىدهد كه مىتوان حديث را تنها بر اقوال منسوب به پيامبر (و در اصطلاح محدّثان شيعه، قول معصوم) اطلاق كرد، ولى خبر اعم از سخن منقول از پيامبر و غير اوست (رجوع کنید به عثيمين، ص 36). جزايرى (ص 3)، با اعتقاد به همين رأى، فقط روايات مرفوع، يعنى روايات منسوب به پيامبر، را حديث مى نامد، اما خبر را شامل روايات مرفوع، موقوف (منقول از صحابه) و مقطوع (منقول از تابعين) مىداند (قس سيوطى، ج 1، ص 45؛ براى نقد رجوع کنید به قارى، ص 155). از تقسيمات ديگر خبر، تقسيم آن به خبر واحد و متواتر است (رجوع کنید به تواتر*؛ خبر واحد*).


منابع :
(1) علاوه بر قرآن؛
(2) ابنحجر عسقلانى، نزهةالنظر: شرح نخبةالفكر، چاپ صلاح محمد محمد عويضه، بيروت 1409/1989؛
(3) ابن عبدالبرّ، جامع بيان العلم و فضله و ماينبغى فى روايته و حمله، قاهره 1402/1982؛
(4) ابنمنظور؛
(5) ابننديم (تهران)؛
(6) امتياز احمد، دلائل التوثيق المبَكِّر للسنه و الحديث، نقله الى العربية عبدالمعطى امين قلعجى، قاهره 1410/1990؛
(7) احمدبن على بيهقى، تاج المصادر، چاپ هادى عالمزاده، تهران 1366ـ 1375ش؛
(8) طاهربن صالح جزايرى، توجيه النظرالى اصول الاثر، بيروت: دارالمعرفة، [.بى‌تا]؛
(9) خليل بن احمد، كتاب العين، چاپ مهدى مخزومى و ابراهيم سامرائى، قم 1409؛
(10) حسين بن محمد راغب اصفهانى، المفردات فى غريب القرآن، چاپ محمد سيدكيلانى، بيروت [.بى‌تا]؛
(11) عبدالرحمانبن ابى بكر سيوطى، تدريب الراوى فى شرح تقريب النواوى، چاپ عزت على عطيه و موسى محمد على، قاهره ]1980ـ 1985[؛
(12) زين الدين بن على شهيدثانى، الرعاية لحال البداية فى علم الدراية و البداية فى علم الدراية، قم 1381ش؛
(13) محمدبن حسين شيخ بهائى، مشرق الشمسين و اكسير السعادتين، مع تعليقات محمداسماعيل بن حسين مازندرانى خواجوئى، چاپ مهدى رجايى، مشهد 1372ش؛
(14) حسن صدر، نهايةالدراية فى شرح الرسالة الموسومة بالوجيزة للبهائى، چاپ ماجد غرباوى، ]قم ? 1413[؛
(15) طبرى، تاريخ (ليدن)؛
(16) محمدبن صالح عثيمين، شرح نزهةالنظر فى توضيح نخبة الفكر للحافظ احمد بن على بن حجرالعسقلانى، چاپ صبحى محمد رمضان و محمدبن عبداللّه طالبى، قاهره 1423/2002؛
(17) محمدبن محمد غزالى، احياء علوم الدين، بيروت 1417/1996؛
(18) علىبن سلطان محمد قارى، شرح شرح نخبةالفكر فى مصطلحات اهل الاثر، چاپ محمد نزار تميم و هيثم نزار تميم، بيروت [1994/1415]؛
(19) عبداللّه مامقانى، مقباس الهداية فى علم الدراية، چاپ محمدرضا مامقانى، قم 1411ـ 1413؛
(20) محمود عبدالرحمان عبدالمنعم، معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهية، قاهره 1999؛
(21) محمد عبدالرووفبن تاجالعارفين مُناوى، اليواقيت و الدرر فى شرح نخبة ابن حجر، چاپ مرتضى زين احمد، رياض 1420/ 1999؛
(22) احمدبن على نجاشى، فهرست اسماء مصنفى الشيعة المشتهر بـ رجال النجاشى، چاپ موسى شبيرى زنجانى، قم 1407؛

EI2, s.v."Khabar" by (A. J. Wensinck)


/ مرتضى كريمى نيا/

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6902
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست