responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6855

 

طُریحی، فخرالدین‌ بن محمدعلی ، ازعلمای امامیه در سدۀ یازدهم ومؤلف کتاب مَجمع البَحرَین. وی در 979 در نجف به دنیا آمد و ازاین¬رو به نجفی شهرت یافت (رجوع کنید به حرعاملی، ج2، ص214؛ بحرانی، مدینة المعاجز،ج3،ص298،325، 328؛آقابزرگ¬ طهرانی،1411، ص433). هرچند طریحی (تفسیر غریب القرآن، ص4) پدرخود را محمد علی معرفی کرده، اما در برخی منابع (برای نمونه، رجوع کنید به حرعاملی، ج2،ص214؛
موسوی جزائری،ص37؛
نوری طبرسی،ج2، ص75) نام پدراومحمد ذکرشده است. آقابزرگ طهرانی (1411،ص433) گزارش نام «محمد» را – که مبدع آن حرعاملی بوده است و دیگران از او تبعیت کرده¬اند – اشتباه دانسته و نام«محمد علی» را تأیید کرده است (همانجا؛
نیز رجوع کنید به آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج1، ص114، 282؛
قس همان،ج11،ص174،ج18،ص349، که نام پدر وی را محمد ثبت کرده است). ظاهراً سبب این اختلاف،افزوده شدن واژۀ «بن» است که موجب شده است برخی نام پدرش را محمد بن علی گزارش کنند. به گفتۀ سماهیجی بحرانی (ص108)، مادر وی ایرانی و از اهالی مشهد مقدّس بوده است.

خانوادۀ طریحی از خاندانهای کهن و مشهور نجف بودند که بنا بر نام جدّ اعلایشان، طُریح، به طُریحی شهرت یافتند(مدرس تبریزی، ج4، ص54؛
امین، ج8، ص394؛
برای وجه تسمیۀ جدّ وی به طُریح، رجوع کنید به نجفی، ص723، پانوشت2). نسب این خاندان به حَبیب بن مُظاهر اسدی*، صحابی مشهور امام علی و امام حسین علیهما السلام، می‌رسد (رجوع کنید به امین، ج8، ص394؛
نجفی، ص723- 724). ظاهراً این خاندان پس از تخریب کوفه، و در قرن ششم به نجف اشرف رفته¬اند (همانجاها). به گفتۀ نجفی (همانجا)، شیخ داود اسدی نخستین فرد از این خاندان بود که در نجف، در محله‌ای که امروزه بِراق خوانده می‌شود، سکنا گزید.

طریحی اوان جوانی را در نجف نزد پدرش و عمویش، محمد حسین طریحی، گذراند(طریحی، 1408،ج1، مقدمۀ محقق،ص9- 10؛
نجفی،ص724-725). در 1062 ازعراق به مکه رفت و شماری از آثار خود را در اثنای این سفر نگاشت. پس از آن به ایران سفر کرد(نجفی،ص727).وی، بنابر زمان تألیف آثارش، در 1079 به مشهد رفته است (طريحی، 1408، ج4، ص587؛
نيز رجوع کنید به افندی، ج4، ص333). وی تألیف ایضاح الحساب را در 1083 در اصفهان به پایان رسانده است (آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج2، ص493-494)، که نشان می¬دهد مدتی نیز در اصفهان اقامت داشته است. او پس ازسفر به چند شهردیگر، به نجف بازگشت (امین، ج8، ص395).

بسیاری (برای نمونه، رجوع کنید به بحرانی، مدینة المعاجز، ج4، ص311-312؛
حرعاملی، ج2، ص215؛
بحرانی، الحدائق الناضرة، ج6، ص66؛
همو، لؤلؤة البحرین، ص66) طریحی را ستوده‌اند، تا آنجا که افندی (ج4، ص332) وی را از عابدترین افراد زمان خود برشمرده است.

از استادان طریحی، محمدبن جابرنجفی، امیر شرف¬الدین علی شولستانی و شیخ محمود بن حسام¬الدین¬بن درویش بوده¬اند(بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص67-68؛
کشمیری، 1409، ص107؛
امین،ج8، ص395؛
برای دیگراستادان وی، رجوع کنید به طریحی،1408،ج1، مقدمۀ محقق، ص10- 11).

صفی¬الدین بن فخرالدین طریحی، محمد باقر مجلسی، سید هاشم بحرانی و سید هاشم بن سلیمان کتکانی، از جمله شاگردان طریحی بوده‌اند(کشمیری،ص107؛
مدرس تبریزی، ج4، ص54؛
امین،‌ ج8، ص395؛
برای دیگر شاگردان وی،رجوع کنید به طریحی، 1408، ج1، مقدمۀ محقق، ص11- 12). آقا بزرگ طهرانی (1411، ص434) طریحی را – با فرض اینکه کتکانی مستقیماً از وی روایت کرده باشد – جزو معمران برشمرده است.

نام طریحی در سند اجازه‌نامه‌های روایتی آمده(برای نمونه، رجوع کنید به سماهیجی-بحرانی،ص108-109،160؛
موسوی¬جزائری،ص37،88-90؛
نراقی،عوائد الأیام،مقدمۀ محقق، ص71) و خود او نیز دارای اجازۀ روایت و سماع بوده (رجوع کنید به بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص67-68؛
نجفی، ص725) و به برخی از شاگردانش اجازۀ روایت داده است (رجوع کنید به امین، ج8، ص395؛
برای نمونه، رجوع کنید به بحرانی، مدینة المعاجز، ج4، ص312؛
مدرس تبریزی، ج4، ص54).

به گفتۀ برخی (برای نمونه، رجوع کنید به افندی، ج4، ص332؛
موسوی خوانساری، ج5، ص350؛
مدرس تبریزی، ج4، ص55)، طریحی در 1085 در شهر رَمّاحیّه در گذشت و پس از انتقال جسدش به نجف، نزدیک مسجدش در محلۀ بِراق – که امروزه به الجامع الطریحی شناخته می‌شود – دفن گردید.اما برخی(کشمیری، ص107؛
جعفر آل محبوبه، 1406، ج2، ص457) تاریخ وفات طریحی وی ¬را 1087 گزارش کرده‌اند و برآن¬اند که تاریخ نخست را حر عاملی، به اشتباه، به کار برده و دیگران از او پیروی کرده¬اند.

از مهمترین کتابهای طریحی، مَجمع البحرین و مَطلع النیرین است. این کتاب نخستین اثر شیعی است که به توضیح واژگان مشکل قرآن و حدیث، در کنارهم، پرداخته است(افندی، ج4، ص333؛
بحرانی، لؤلؤة البحرین،ص67؛
کشمیری، ص107). وی این کتاب را پس از تألیف دو کتاب دیگرش، غریب القرآن و غریب الحدیث،نگاشت (رجوع کنید به افندی، همانجا؛
آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج20، ص22). ظاهراً طریحی در تألیف این کتاب، بیشترین تأثیر را از آثاری چون الصحاح جوهری (متوفی 393)، معجم مقاییس اللغة و مجمل اللغة احمد بن فارس (متوفی 395)، النهایة فی غریب الحدیث ابن اثیر جزری (متوفی 606)،و القاموس المحیط مجد الدین فیروزآبادی (متوفی 817) گرفته است (آقابزرگ طهرانی، ج20، ص22؛
نیز رجوع کنید به ادامۀ مقاله). وی در روش بیان معانیِ واژگان مشکل احادیث، بیشتر به روش ابن اثیر متمایل است (رجوع کنید به امین، ج8، ص395؛
نجفی، ص727). او واژگان را، همچون کتاب الصحاح جوهری، به روش قَوافی مرتب کرده است (طریحی، 1408، ج1، ص20). طریحی در مورد معنای هر واژه، ابتدا شواهد قرآنی را ذکر و وجوه معنایی یک کلمه را در کاربردهای مختلف، تبیین كرده است. در برخی موارد نیز برای توضیح معنای واژگان در آیات، از احادیث تفسیری بهره گرفته است (برای نمونه، رجوع کنید به ج1، ص289-290، ج3، ص91، 152-153). وی گاه، به هنگام بررسی معنای واژگان آیات، به مناسبت، برخی قواعد نحوی را نیز بیان نموده است (برای نمونه، رجوع کنید به ج1، ص21، 28).

طریحی پس از بیان وجوه معنای یک واژه در آیات، به بررسی معنای واژه در احادیث نیز پرداخته است (برای نمونه، رجوع کنید به طریحی، ج1، ص35-36). احادیث مورد استشهاد طریحی در این کتاب، بدون ذکر سند و به ندرت با ذکر نام منبع است (برای نمونه، رجوع کنید به ج1، ص171، 174،‌ 232،ج3، ص128). طریحی تحت عناوینی چون «قال بعض الشارحین» (برای نمونه، رجوع کنید به ج1، ص59، 115، ج2، ص206، 365، ج3، ص56) و «قال بعض الأفاضل» (برای نمونه، رجوع کنید به ج1، ص107، 319، ج2، ص148، 428) به توضیح روایات پرداخته است. او در مواردی که هیچ شاهد قرآنی برای واژگان نیافته، به ذکر شواهدی از احادیث بسنده کرده است (برای مثال، رجوع کنید به ج1، ص24، 25، 153، 287، ج3، ص4، 259). حتی در مواردی (برای نمونه، رجوع کنید به ج1، ص388،464-465، ج2، ص60، 202) هیچ شاهدی از قرآن و حدیث نيافته و صرفاً به بیان معنای واژه اکتفا كرده است. در مواردی نیز (برای نمونه، رجوع کنید به ج1، ص146، 234-235، ج3، ص333، ج4، ص47-48) به دفاع از دیدگاههای شیعۀ امامی پرداخته و برای ترجیح برخی آرای لغوی، از احادیث ائمه علیهم السلام بهره برده است. گفتنی است که وی در برخی موارد (برای نمونه، رجوع کنید به ج3، ص316، 436، ج4، ص171) به شرح حال برخی عالمان نیز اشاره کرده است.

طریحی علاوه بر منابع لغوی، از منابع حدیثی و رجالی و اخلاقی نیز بهره برده است. مهمترین منابعی که در متن بدانها اشاره کرده است عبارت اند از: الکافی (برای نمونه، رجوع کنید به همان، ج1، ص115، 194، ج2، ص128)، كتاب من لا یحضره الفقیه (برای نمونه، رجوع کنید به همان، ج2، ص128، ج3، ص445)، تهذیب الأحکام (برای نمونه، رجوع کنید به همان، ج1، ص263، 321)، تفسیر علی بن ابراهیم قمی (برای نمونه، رجوع کنید به همان، ج1، ص34، 71، 127، ج2، ص83)، مجمع البیان طبرسی (برای نمونه، رجوع کنید به همان، ج2، ص88، 236، ج4، ص442)، الکشّاف زمخشری (برای نمونه، رجوع کنید به ج1، ص315، 440، 569)، اخلاق ناصری خواجه نصیر الدین طوسی (رجوع کنید به ج3، ص108). در میان منابع لغوی، طریحی بیشترین استفاده را از الصحاح محمد بن اسماعیل جوهری (متوفی 393) کرده است(برای نمونه، رجوع کنید به ج1، ص69، 80، 210، 233). دیگر منابع لغوی وی عبارت بوده¬انداز: مُعجم مَقاییس اللغة احمد بن فارس (متوفی 395؛
برای نمونه، رجوع کنید به ج1، ص312، ج2، ص204، 232، ج3، ص190)، مُجمل اللغة احمد بن فارس (برای نمونه، رجوع کنید به ج1، ص80، ج2، ص172، 352)، النهایة فی غریب الحدیث ابن اثیر جزری (متوفی 606؛
برای نمونه،رجوع کنید به ج1، ص63، 80، 108، 182، ج2، ص67، 73 و جاهای دیگر)، المصباح المُنیر احمد بن محمد فیّومی (متوفی 770؛
برای نمونه،رجوع کنید به ج1، ص581، ج2، ص 168، ج4، ص12)، و القاموس المحیط مجد الدین فیروزآبادی (متوفی 817؛
برای نمونه، رجوع کنید به ج1، ص80، 103، 582، ج3، ص168).

گفته شده است که اثر طریحی در بیان معنای واژگان مشکل احادیث، جامع نیست (رجوع کنید به بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص67؛
کشمیری، ص107). طریحی تألیف این کتاب را در اوایل اقامتش در مشهد، در 16 رجب 1079 به پایان رساند (افندی، ج4، ص333؛
آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج20، ص22). این کتاب از همان آغاز نگارش مورد توجه و استفادۀ عالمان و فقیهان شیعه، همچون بحرانی (برای نمونه، رجوع کنید به الحدائق الناضرة، ج6، ص66،ج7، ص65)، بوده است.

طریحی خود و پسرش، شیخ صفی الدین طریحی (متوفی بعد از 1100)، حاشیه¬های فراوانی بر این کتاب نوشته¬اند(افندی، ج4، ص335؛
آقابزرگ طهرانی، ج20، ص22؛
نجفی، ص727). افزون بر این، شیخ صفی¬الدین طریحی مُستدرکی بر این کتاب نگاشته است (رجوع کنید به آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج21، ص5). تعلیقه¬های شیخ صفی¬الدین، محمدبن علی بهاءالدین طریحی و سید شبر نجفی بر نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ علی کاشف الغطاء موجود است (رجوع کنید به آقا بزرگ طهرانی، ج20، ص22-23).

اثر دیگر طریحی در بیان معنای واژگان مشکل قرآن کریم، کتاب غریب القرآن است (افندی، ج4، ص334) که با عنوان تفسیر غریب القرآن چاپ شده است. به گفتۀ آقابزرگ طهرانی (الذریعة، ج16، ص48) طریحی تألیف این کتاب را پیش از مَجمع البحرین، در 1051 به پایان رسانده است. ظاهراً طریحی در این اثر، کتاب نزهة القلوب و فرحة المکروب ابوبکر محمدبن عزیز سجستانی (متوفی 330) را، برای استفادۀ آسان‌تر، به ترتیب الفبایی وبا افزودن برخی مطالب، تدوین کرده است (رجوع کنید به طریحی، تفسیر غریب القرآن، ص4). آقا بزرگ طهرانی (الذریعة، ج16، ص48) به تمایز کتاب غریب القرآن با دو اثر دیگر وی، ُنزهة الخاطر و سُرور الناظر و کشف غوامض القرآن، تأکید کرده، اما جعفر آل¬محبوبه (1406، ج2، ص456) برآن است که میان این آثار تفاوتی نیست و هر سه، نامهای متفاوتی برای یک کتاب است.

یکی از آثار مشهور طریحی در دانش رجال تألیف شده است. از این اثر با عناوین گوناگونی یاد شده است، ازجمله جامع المقال فی تمییز المشترکة من الرجال (رجوع کنید به افندی، ج4، ص334؛
بغدادی، هدیة العارفین، ج1، ص432؛
امین، ج8، ص395)، جامع المقال فیما یتعلق باحوال الحدیث و الرجال و تمییز المشترکات منهم (آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج5، ص73)،و تمییز المتشابه من أسماء الرجال (سماهیجی بحرانی، ص108؛
اعجاز حسین، کشف الحجب والأستار، ص141). طریحی این کتاب را در دوازده باب، درسال 1053 تألیف کرده، که ظاهراً متن اصلی کتاب است. وی دوازده فایده در شناخت مشترکات در اسم و نسب و کنیه و القاب و برخی نکات حائز اهمیت دیگر، مانند شمار احادیث کتابهای چهارگانۀ حدیثی، تاریخ وفات برخی از مشایخ متقدم را آورده است (طریحی، جامع المقال،ص51-198). شاگردش، محمد امین کاظمی صاحب کتاب هدایة المُحدّثین، بر باب دوازدهم این کتاب شرح نوشته است (حر عاملی، ج2، ص246؛
آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج5، ص74 ، ج25، ص190). به گفتۀ امین (ج7، ص451)، شیخ عبدالحسین طریحی(نوۀ فخر الدین طریحی) جامع المقال را در 1262 با عنوان ُمتقن الرجال فی تلخیص جامع المقال خلاصه کرده است.

اثر دیگر طریحی المُنتخب فی جمع المَراثی و الخُطَب است، مشتمل بر مرثیه¬ها و خطبه-هایی در رثای اهل بیت علیهم السلام (اعجاز حسین، کشف الحجب والأستار، ص558؛
آقا بزرگ طهرانی،‌ الذریعة، ج22، ص420). مجموعه‌ای از اشعار خود طریحی در این مجموعه نیز آمده است (رجوع کنید به نجفی، ص729). به نوشتۀ حر عاملی (1104، ج2، ص215)، طریحی اثر دیگری با نام المَقتل نیز داشته است، اما افندی (ج4، ص334) این دو را یک کتاب دانسته است. این کتاب که با عناوینی همچون مجالس الطریحی و المجالس الفخریة نیز از آن یاد شده است، نخستین بار در 1307ش در حاشیۀ مَقاتل الطالبین ابوالفرج اصفهانی در تهران چاپ شد. جزء اول و دوم آن نیز، جداگانه، بارها به چاپ رسیده است (طریحی، جامع المقال، مقدمۀ محقق، ص «یب»، پانوشت 2؛
آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج22، ص420).

اثر دیگر طریحی، کتابی فقهی با عنوان الفخریة الکبری است که در آن فتواهای خود را درباب طهارت و بخشی از صلاة گرد آورده وتألیف آن را در 1082 به پایان رسانده است (افندی، ج4، ص334؛
موسوی خوانساری، ج5، ص351؛
امین، ج8، ص395؛
آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج16، ص127). طریحی خود این اثر را با عنوان الفخریة الصغری تلخیص کرده است (رجوع کنید به افندی، ج4، ص334؛
آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج16، ص126). احتمالاً اثری که حرعاملی (ج2، ص215) با عنوان الفخریة فی الفقه معرفی کرده، اشاره به همین دو اثر بوده است. صفی¬الدین طریحی، فرزند فخرالدین طریحی، شرحی با عنوان الریاض الزهریة فی شرح الفخریة (رجوع کنید به امین، ج7، ص391؛
آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج11، ص325 ، ج16، ص127) و برادرزادۀ فخرالدین طریحی، شیخ حسام الدین، نیز شرحی مزجی با عنوان منهج الشریعة الغراء فی شرح فخریة الصغری (رجوع کنید به آقا بزرگ طهرانی، ج13، ص378،ج22، ص192) بر اين كتاب نوشته اند.

طریحی آثاری نیزدر شرح برخی کتابها نوشته، که از جملۀ آنهاست: الضیاء اللامع فی شرح مختصر الشرائع (افندی، ج4، ص334؛
کشمیری، ص107؛
آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج15، ص128)؛
النکت الفخریة شرح رسالة الاثنی عشریة فی الطهارة و الصلاة، اثر شیخ حسن¬بن شهید ثانی (افندی، ج4، ص334؛
امین، ج8، ص395؛
آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج24، ص305؛
برای نقل قولهایی از آن رجوع کنید به بحرانی، الحدائق الناضرة، ج9، ص389-391)؛
النکتُ اللطیفة فی شرح صحیفة السجادیة (افندی، همان، ج4، ص335)؛
شرح المبادئ الأصولیة علامه حلی (موسوی خوانساری، ج5،ص351؛
امین، ج8، ص395؛
آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج14، ص53)؛
إیضاح الحساب شرح خلاصة الحساب شیخ بهایی (امین، ج8، ص395؛
آقابزرگ طهرانی، الذریعة،ج2،ص493-494)، اللمع فی شرح الجمع (آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج18، ص349؛
برای آگاهی از دیگر آثار طریحی رجوع کنید به افندی، ج4، ص333-335؛
امین، ج8، ص395؛
نجفی، ص727-729).


منابع:
(1) آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، بیروت، بی¬تا؛
(2) آقا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، بیروت 1411؛
(3) اعجاز حسین، کشف الحجب و الأستار، قم 1409؛
(4) عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم 1403؛
(5) محسن امین، اعیان الشیعة، بیروت1410؛
(6) هاشم بحرانی، مدینة معاجز الأئمة الاثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، قم 1413؛
(7) یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، قم، بی‌تا؛
(8) یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤة البحرین،قم،بی¬تا؛
9- ‌اسماعیل پاشا بغدادی، هدیة العارفین، اختصارات؛
10- ‌جعفر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، بیروت 1460؛
11- ‌محمد بن حسن حر عاملی، امل الآمل، قم 1363ش؛
12- ‌ عبدالله بن صالح سماهیجی بحرانی، الإجازة الکبیرة، چاپ مهدی عوازم قطیفی، قم 1419؛
13- ‌ فخر الدین طریحی، المنتخب فی جمع المراثی و الخطب، بیروت 1412؛
(14) فخرالدین طریحی، تفسیر غریب القرآن، چاپ محمد کاظم طریحی، قم، بی‌تا؛
(15) فخرالدین طریحی، جامع المقال فیما یتعلق باحوال الحدیث و الرجال، تهران، بی¬تا؛
(16) فخرالدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، تهران 1408؛
(17) محمد علی کشمیری، نجوم السماء فی تراجم العلماء، قم، بی¬تا؛
(18) محمد علی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران 1369ش؛
(19) عبدالله موسوی جزائری تستری، الإجازة‌الکبیرة، چاپ محمد سمامی حائری، قم 1409؛
(20) محمد باقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، قم 1392؛
(21) خبیر نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، لغة العرب، السنة 6، الجزء 10 (المسلسل 66)؛
(22) احمد نراقی، عوائد الأیام، قم 1417؛
حسین نوری طبرسی، خاتمة مستدرک الوسائل، قم 1415.

/قاسم درزی/



تاریخ انتشار اینترنتی: 23/09/1390

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6855
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست