responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6854

 

طبری، عمادالدین ، محمد بن علی، عالم و محدّث امامی مذهب قرن پنجم و ششم. منتجب ‌الدین رازی (ص107) نام و نسب او را عماد الدین محمد بن ابی ‌القاسم بن محمد بن علی آورده و خود وی (ص192، 200) نیز از پدرش با نام و نسبِ ابوالقاسم علی بن محمد بن علی یاد کرده است. در متن چاپ شدۀ کتاب معالم ابن‌شهر آشوب (ص119) نام پدر وی، به اشتباه، قاسم آمده است. هرچند بیشتر منابع (برای نمونه، رجوع کنید به منتجب ‌الدین رازی، ص 107؛
ابن اسفندیار، ج1، ص130؛
ذهبی، ج11، ص740) لقب وی را عماد الدین ضبط کرده‌اند، اما در نسخه‌ای از الفهرست منتجب الدین كه نزد شیخ حر عاملی بوده – لقب او جمال الدین گزارش شده است(رجوع کنید به منتجب الدین رازی، ص107، پانوشت2). با توجه به عنوان «فقیه» – که طبری برای پدر خود به کار برده (همان، ص 76، 163، 184، 192، 200) – وی در خانواده‌ای علمی متولد شده و پرورش یافته است. او (ص391) همچنین پدر خود را به زهد وصف كرده است. از تاریخ تولد عمادالدین اطلاعی در دست نیست. با توجه به نسبت «کَجّی طبری» (ابن‌ شهر آشوب، ص 119) و «طبری آملی کَجّی» (منتجب ‌الدین رازی، ص 107) که برای وی یاد کرده‌اند (نیز رجوع کنید به ابن ‌اسفندیار، ج 1، ص 130، که مطابق گویش طبری از وی با نسبت «کجیج» یاد کرده است)، وی در کَجَّه به دنیا آمده که شهری است میان آمل و چالوس و از نواحی رویان (رجوع کنید به یاقوت حموی، ج4، ص240؛
نیزرجوع کنید به همان، ج2، ص873، ج3، ص237 311)، که امروزه به کَجور شهرت دارد. محمد بن مشهدی و ابن‌بطریق حلی، از شاگردان و راویان طبری‌، از وی با عناوین «الشیخ الفقیه العالم» (ابن‌ مشهدی، ص 473) و «الشیخ الفقیه» (ابن ‌بطریق، ص 7) یاد کرده‌اند و منتجب‌الدین رازی (ص 107) نیز – که به یک واسطه از طبری روایت کرده – از او با عنوان «الشیخ الإمام» نام برده و وی را به فقاهت و وثاقت ستوده است. در قرن هفتم نیز ابن ‌اسفندیار (ج 1، ص 130) نام وی را با عناوین «خواجۀ امام» و «فقیه آل محمد» ذکر کرده است.

با توجه به اسناد و تاریخهایی که طبری در بشارة المصطفی آورده است، استادان و مشایخ وی شناخته می شوند و می توان سیر سفرهای او را ترسیم کرد. بر اساس این اسناد، طبری پس از کسب علم در آمل تا سال 509، در 510 به ری و یک‌سال بعد به نجف رفته و سپس به آمل بازگشته، زیرا در سال 520 در آمل از ابو اسحاق اسماعیل بن ابی القاسم دیلمی حدیث شنیده است (رجوع کنید به همان، ص 127، 221). استادان و مشایخ طبری و زمان و مکان قرائت، سماع و روایت وی از آنان، به ترتیب عبارت اند از: سید ابو طالب یحیی بن محمد جوانی حسینی حسنی آملی در آمل در سال‌ 509 (برای نمونه، رجوع کنید به همان، ص 69، 84، 86، 106؛
نیز رجوع کنید به همان، ص 75 و 203، که تاریخ قرائت و تحدیث نزد وی را، با تردید، در سال 508 یا 509 ذکر کرده است)، ابو محمد حسن بن حسین بن بابویه رازی در ری در سال 510 (رجوع کنید به همان، ص 26، 28، 32، 65، و نیز ص 160، که در آن «‌عشرة» به «ست ‌عشرة» تصحیف شده است)، ابو النجم محمد بن عبدالوهاب بن عیسی رازی در ری در سال 510 (رجوع کنید به همان، ص 70، 88، 116، 126، 132،و نیز ص 111، که در آن «‌عشرة» به «ست ‌عشرة» تصحیف شده است)، ابو علی حسن بن محمد طوسی در نجف در سالهای 510 (رجوع کنید به طبری، ص 23) و 511 (برای نمونه، رجوع کنید به همان، ص 18، 32، 48، 74)، ابو عبدالله محمد بن احمد بن شهریار خازن در همان‌جا در سالهای 512 (برای نمونه، رجوع کنید به همان، ص 19، 24، 30، 72) و 514 (رجوع کنید به همان، 202) و 516(رجوع کنید به همو، ص37، 44)، ابو البقاء ابراهیم بن حسین بصری در همانجا در سال 516 (رجوع کنید به همان، ص 21، 28، 35، 50، نیز ص 222 كه در متن سند، تاریخ 510 آمده اما در پانوشت 6 همانجا،سال 516 گزارش شده است)، شریف ابو البرکات عمر بن ابراهیم بن محمد بن حمزه حسینی کوفی از علمای زیدیه در کوفه در سالهای 512 (رجوع کنید به همان، ص 73، 105) و 516 (رجوع کنید به همان، ص 80، 85، 109، 115، 117، 123، 144؛
نیز ص 90، که در آن «ست‌ عشرة» به «عشرة» تصحیف شده است)، ابو غالب سعید بن محمد بن احمد ثقفی کوفی در کوفه در سال 516 (رجوع کنید به همان، ص 85، 109، 115، 117)، ابو علی محمد بن علی بن قرواش تَمیمی در نجف در سال 516 (رجوع کنید به همان، ص 92)، ابو محمد جبار (؟) بن علی بن جعفر رازی در نجف در سال 518 (رجوع کنید به همان، ص 92)، ابو اسحاق اسماعیل بن ابی ‌القاسم بن احمد دیلمی در آمل در سال 520 (رجوع کنید به همان، ص 127، 221) و ابو جعفر محمد بن ابی ‌الحسن علی بن عبدالصمد تمیمی در نیشابور در سال‌ 524 (رجوع کنید به همان، ص 94، 260، 262، 263). طبری همچنین احادیثی را به روایت از پدرش، ابو القاسم علی بن محمد بن علی، بدون ذكر تاریخ (رجوع کنید به همان، ص 163، 192، 200-201) یا به نقل وجاده از کتاب دستنوشتۀ او (همان، ص 76، 184)، در بشارة المصطفی آورده است. ابو محمد حسن بن حسین بن ‌بابویه در سال 510 در خانقاه خود در ری (رجوع کنید به همان، ص 216؛
نیز رجوع کنید به ص206، 222) و ابو علی طوسی در سال 511 در مشهدِ امیرمؤمنان در نجف (رجوع کنید به همان، ص 217)، به خط خود، اجازۀ روایتی برای طبری نوشته‌اند. طبری همچنین برخی از روایات ابو محمد حسن¬بن حسین¬بن ‌بابویه را از روی نسخۀ اصل وی کتابت کرده و سپس بر فرزند او قرائت نموده است (رجوع کنید به همان، ص222، 226). در میان مشایخ و استادان طبری، ظاهراً عمدۀ تحصیلات طبری نزد ابو علی طوسی بوده است (رجوع کنید به منتجب‌الدین رازی، ص 107، که به قرائت طبری نزد وی اشاره کرده است؛
نیز رجوع کنید به ذهبی، ج11، ص740، که به نقل از تاریخ ابن ‌ابی‌ طی، توصیفی از احوال ابو علی طوسی را از زبان طبری آورده است)، همچنان‌که احادیث بسیاری را به روایت از او در کتابش آورده و او را بزرگ ‌داشته است (رجوع کنید به ذهبی، ج11، ص741). با توجه به آنکه طبری به واسطۀ ابوعلی طوسی و دیگران، از شاگردان شیخ طوسی به شمار می‌رود، نظر وی دربارۀ عدم حجیت خبر واحد (رجوع کنید به همان، ص 381، توضیح طبری در ذیل روایت 23) – که مخالف نظر مشهور طوسی در این باره است – شایان توجه است.

به نوشتۀ ابن ‌اسفندیار، امیر ابن ‌ورّام بن ابی‌ فراس حلی (متوفی 605) دو سال طبری را در حلّه نگاه داشت، برای او مقرری سالیانه تعیین کرد و در این مدت، اهل بغداد و کوفه و شیعیان عراق عرب به حلقۀ درس طبری پیوستند ( ابن‌ اسفندیار، ج 1، ص 130، با این ملاحظه که در آن «امیر ورّام» به «امیر ابن ‌ورّام» تصحیف شده است). همو می‌نویسد که ورّام دختر طبری را به همسری خود درآورد (همانجا، که در آن «ورام» به «ابن ‌ورّام» تصحیف شده است). از شاگردان و راویان طبری، شاذان بن جبرئیل قمی (رجوع کنید به ابن ‌مشهدی، ص 263؛
مجلسی، ج107، ص65-66، 70)، ابن‌بطریق حلی (رجوع کنید به ابن‌ بطریق، ص 7)، قطب‌الدین ابوالحسین راوندی (رجوع کنید به منتجب ‌الدین رازی، ص 107)، محمد بن مشهدی (رجوع کنید به همان، ص 473)، و عربی بن مسافر عبادی (رجوع کنید به همانجا) بوده¬اند. افزون بر اینها، به نوشتۀ محمد تقی مجلسی(ج107،ص46،65-66)، ابن‌ شهرآشوب و ابن ‌ادریس حلی صحیفۀ سجادیه را از طریق طبری روایت کرده‌اند .تاریخ وفات طبری دانسته نیست. بنا بر گزارش ابن مشهدی، طبری در سال 553 در مشهد علوی (نجف) به سر می‌برده (رجوع کنید به ابن‌ مشهدی، ص 473) و بنابراین، تا این سال در قید حیات بوده است.

مشهورترین اثر طبری، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی است. ابن ‌شهر آشوب (ص119)، که از معاصران طبری است، از این کتاب با عنوان البشارات نام برده است. منتجب الدین رازی (ص 107) از آثار طبری به دو کتاب الفرج فی الأوقات و المخرج بالبینات و شرح مسائل الذریعة اشاره کرده و یادآور شده است که قطب‌الدین راوندی کتاب اخیر را بر طبری خوانده و راوندی نیز آن را برای وی روایت کرده است. افزون بر اینها، طبری در بشارة المصطفی به کتابی از خود با عنوان کتاب الزهد و التقوی اشاره کرده است (طبری، ص 83؛
نیز رجوع کنید به افندی، ج 5، ص 18، که به جلد دوم کتابی اشاره کرده که شامل منتخبی از ادعیۀ مصباح المتهجد همراه با اضافاتی دیگر بوده و احتمال داده است که همان کتاب الزهد و التقوی طبری باشد). از میان آثار طبری، تنها بخش‌ عمده‌ای از بشارة المصطفی بر جای مانده (دربارۀ ناقص بودن نسخه‌های موجود از این اثر، رجوع کنید به طبری، مقدمۀ محقق، ص 11-12؛
نیز رجوع کنید به طبری، ص 435-437) و چاپ شده است (نجف 1383 و قم 1420) كه خالی از اغلاط در اسناد نیستند (رجوع کنید به تراثنا، شمارۀ 75، ص185-186). با توجه به گزارشی از نسخۀ موجود در این كتاب در كتابخانۀ امیرالمؤمنین نجف (تراثنا، شمارۀ 57، ص185-186)، چنین به نظر می‌رسد كه این كتاب دارای نسخه‌هایی بوده است كه اختلافات اندكی با یكدیگر داشته‌اند. ترجمه‌ای از این اثر نیز با عنوان بشارات نبوی به شیعیان علوی (تهران 1379ش) چاپ شده است. از بقیۀ آثار طبری، از جمله شرح مسائل الذریعه – که قاعدتاً شرحی بر مشکلات الذریعة سید مرتضی (متوفی 436) در اصول فقه بوده است – نشانی در دست نیست. بشارة المصطفی از آثار مهم حدیثی- کلامی امامیه در قرن ششم است که مورد توجه علمای پس از طبری بوده، چنانکه ابن‌طاووس (متوفی 664) در آثارش، مطالبی را از آن نقل کرده است (رجوع کنید به ابن‌طاووس، اقبال الاعمال، ج 1، ص 25-27). موضوع این كتاب، اثبات ائمه علیهم السلام، منزلت و درجات شیعه و كرامات اولیای الهی و پیروان ائمه است و چنانكه از نام آن پیداست، در اثبات حقانیت مذهب شیعه از كلام پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله است. مؤلف (ص17-18) با هدف آشنا سازی جامعۀ شیعی عصر خود با آموزه‌های عمیق این مكتب، این کتاب را تألیف کرده و در آن جز روایات مسند از مشایخ معتمد خود، نقل نكرده است. این كتاب افزون بر این فایدۀ مهم، به دلیل اشتمال بر اسانید تازه و ذكر شماری از عالمان شیعی ایران در سده‌های پنجم و ششم، دارای اهمیت است (برای نمونه‌هایی از این عالمان، رجوع کنید به طبری، ص26، 70، 88، 92، 191، 238، 249، 251، 362). این كتاب برای شناخت تشیع در كوفه در سده‌های پنجم و ششم نیز حائز اهمیت است، به¬ویژه در خصوص اسانید زیدیان كوفه، مانند روایات ابوالحسن زیدبن ناصرعلوی (طبری، ص40)، ابوعبدالله محمدبن علی علوی (برای نمونه، رجوع کنید به طبری، ص85، 90، 115) و ابو البركات عمر بن ابراهیم علوی زیدی (برای نمونه،رجوع کنید بهطبری، ص80، 90، 109) .

عماد الدین طبری بخش درخور توجهی از احادیث خود را در این كتاب، از نسخه یا نسخه‌هایی از الأمالی شیخ طوسی روایت كرده است. او از سه طریق روایاتی را از الأمالی شیخ طوسی نقل كرده است؛
به ترتیب زمانی، از ابو محمد حسن بن حسین بن بابویه رازی (برای نمونه، رجوع کنید به ص80، 109، 115، 132، 199، 212)، ابوعلی طوسی فرزند شیخ طوسی (برای نمونه،رجوع کنید به ص18، 23، 25، 48، 74) و ابوعبدالله محمدبن احمدبن شهریار، خازن مرقد امیرالمؤمنین و راوی كتاب صحیفۀ سجادیه* (برای نمونه، رجوع کنید به ص113، 183)، و گاه به صورت تركیبی از هر سه استاد (برای نمونه، رجوع کنید به ص137-138، 183) یا دو تن از آنان (برای نمونه، رجوع کنید به ص200، 202- 203، 205، 214). اسناد روایات بشارة المصطفی نشان می¬دهد كه عمادالدین طبری بیشترین نقل از الأمالی شیخ طوسی را از طریق فرزند او، ابوعلی طوسی، کرده است. افزون بر این، عبارات خود طبری (برای نمونه، رجوع کنید به ص191، 206، 216) نیز به استفادۀ وی از منابع مكتوب استادان خود برای تألیف بشارة المصطفی اشاره دارد.

از ابتدای اسناد روایات كتاب بشارة المصطفی چنین به دست می‌آید كه طبری در 510 (برای نمونه، رجوع کنید به ص32، 65، 70، 75) و 516 (رجوع کنید به ص111) و 518 (برای نمونه، رجوع کنید به ص92، 105)، نزد عالمان و محدّثان ری به سماع حدیث اشتغال داشته است. البته این احتمال نیز می‌رود كه دو تاریخ اخیر از اغلاط به وجود آمده در اسناد روایات باشد، چرا كه به گفتۀ خود طبری (برای نمونه، رجوع کنید به ص116، 126، 132، 138، 148، 155، 165)، وی از ابوالنجم محمدبن عبدالوهاب بن عیسی رازی در مسجدالغربی یا الغری، در محله‌ای به نام زامهران در ری، در صفر 510 قرائت حدیث كرده است. دیگر تاریخهای‌ مذکور در ابتدای برخی اسناد (برای نمونه، رجوع کنید به ص127، 130، 145) نیز مؤید سماع و قرائت او در همین سال در ری نزد عالمان اهل این شهر است.


منابع:
(1) بهاء‌الدین محمد بن حسن ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، چاپ عباس اقبال، تهران 1320 ش؛
2- یحیی بن حسن ابن بطریق اسدی حلی، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب امام الأبرار، قم 1407؛
3- ابن¬شهرآشوب، معالم العلماء، چاپ سید محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف 1380 / 1961؛
(4) رضی‌الدین علی بن موسی بن طاووس، إقبال الأعمال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم 1414؛
(5) محمد بن جعفر ابن مشهدی، المزار، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم 1419؛
6- میرزا عبدالله افندی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ سید احمد حسینی، قم 1401 ق؛
(7) تراثنا، العدد الأول [ المسلسل 57]، السنة الرابعة عشرة، ربیع الأول1420ق؛
8- شمس¬الدین محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عوّاد معروف، بیروت 1424/2003؛
9- عمادالدین محمد طبری، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم 1420؛
(10) محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، بیروت 1403؛
11- منتجب الدین علی بن بابویه رازی، الفهرست، چاپ سید جلال¬الدین محدث ارموی، قم 1366 ش؛
یاقوت حموی، معجم البلدان، اختصارات.

/ سید محمد عمادی حائری/





تاریخ انتشار اینترنتی: 23/09/1390

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6854
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست