responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6731

 

خارجة بن حُذافة ، خارجة بن حُذافة بن غانم عَدَوى، از شجاعان عرب و از مسلمانان صدر اسلام. نسب پدر وى، حذافة بن غانم، به تيره عَدِىّ بن كعب مىرسد. مادرش، فاطمه بنت عمروبن بُجْرَه، نيز از همين تيره بود (رجوع کنید به ابنكلبى، ج1، ص105، 108ـ109؛ ابنسعد، ج 4، ص 188). خارجة از مسلمانانى بود كه پس از فتح مكه اسلام آوردند (ابنحجر عسقلانى، ج 2، ص 222؛ قس ابنسعد، ج 7، ص 496 كه وى را از مسلمانان نخستين ياد كرده است). در روايات تاريخى، به شجاعت و مهارت خارجة در سواركارى اشاره شده و رزمآورى او معادل هزار سوار به شمار آمده است (رجوع کنید به ابنسعد، ج 4، ص 261؛ ابناثير، ج 2، ص 83). منشأ اين مقايسه آن بوده كه در سال 20، در زمان لشكركشى سپاهيان اسلام براى فتح مصر، عمروبن عاص از عمر تقاضاى كمك كرد. عمر نيز لشكرى چهار هزار نفرى به يارى او فرستاد و به وى نوشت كه فرمانده هر هزار نفرِ اين لشكر، مردى است كه خود به جاى هزار نفر است، و از جمله آن فرماندهان خارجةبن حذافة بود (رجوع کنید به ابنعبدالحكم، ص 61؛ ابنخلّكان، ج 7، ص 216؛ قس ابناثير، همانجا) كه همراه عمروبن عاص در اين لشكركشى شركت كرد (خليفةبن خياط، ص 79؛ قس بلاذرى، 1413، ص 212ـ213). پس از آنكه عمروبن عاص فسطاط را فتح كرد، خارجة از طرف وى به شهرهاى فَيّوم* و اُشمونَين* و اَخميم* و بَشَرودات و روستاهاى ناحيه صعيد* لشكر كشيد و بر آنها چيره شد (بلاذرى، 1413، ص 216ـ217). خَيس و سَخا از ديگر نواحى مصر بود كه خارجة فتح كرد (رجوع کنید به ياقوت حموى، ذيل «خيس»، «سخا»). هنگامى كه عمروبن عاص در سال 21 روانه فتح اسكندريه شد، خارجة را به جانشينى خود در مصر (فسطاط) گمارد. او در مصر مقام قضا را نيز از سوى عمروبن عاص عهدهدار شد (ابنكلبى، ج 1، ص 109؛ ابنسعد، ج 4، ص 188؛ بلاذرى، 1413، ص 220). برخى گفتهاند كه وى پس از فتح مصر فرمانده نگهبانان و نيروى شهربانى عمروبن عاص گرديد و پس از آن در زمان معاويه نيز همين سمت را عهدهدار بود (رجوع کنید به ابنعبدالحكم، ص 105؛ كندى، ص 33، 55؛ ابناثير، همانجا).

عمر كه هم قبيله خارجةبن حذافة بود، به عمروبن عاص فرمان داد تا به خارجة به سبب شجاعتش، مانند اشراف عرب، از بيتالمال سهم كامل دهد (رجوع کنید به ابنسعد، ج 7، ص 496؛ ابنعبدالحكم، ص 145؛ بلاذرى، 1413، ص 456؛ ابنعبدربّه، ج 3، ص 282). خارجة تا پايان عمر در مصر ماند (ابنعبدالبرّ، ج 2، ص 418) و در سال 35، كه مصر دستخوش اعتراض برضد خليفه عثمان گرديد، همچنان هواخواه او بود (رجوع کنید به كندى، ص 38ـ39).

در سال 40، در ماجراى توطئه خوارج براى قتل امام على عليهالسلام و معاويه و عمروبن عاص، خارجةبن حذافة به اشتباه به جاى عمروبن عاص كشته شد، زيرا از قضا عمروبن عاص شب قبل از حادثه به دل درد سختى مبتلا شد و هنگام صبح به خارجة دستور داد با مردم نماز بگزارد. به اين ترتيب، مأمور قتل عمروبن عاص، خارجة را به جاى او كشت (رجوع کنید به ابنقتيبه، ج 1، ص 139؛ بلاذرى، 1996ـ2000، ج 9، ص 251؛ دينورى، ص215ـ216؛ يعقوبى، ج 2، ص 212؛ قس مسعودى، ج 3، ص 170، كه نوشته است خارجة در زمانى به قتل رسيد كه قاضى مصر بود و در جايگاه عمروبن عاص، مردم را اطعام مىكرد). وقتى قاتل دستگير و با عمروعاص روبهرو شد و فهميد كه خارجة را كشته است، گفت «اَرَدْتُ عَمرآ و اَرادَاللّهُ خارجةَ» و اين گفته وى مثل شد (رجوع کنید به ابنسعد، ج 4، ص 188؛ قس ابنكلبى، همانجا، كه اين گفته را به عمروبن عاص نسبت داده است). قول ضعيفى حاكى از آن است كه مردى كه به قتل رسيد، فرد ديگرى همنام خارجةبن حذافة و از قبيله بنىسهم بود (رجوع کنید به ابناثير، ج 2، ص 84). نام قاتل خارجة را عبداللّهبن مالك صَيداوى (دينورى، همانجا) يا زادُويه، كه گفته شده همان عمروبن بكر تميمى است (مسعودى، همانجا؛ قس ابنعبدالبرّ، ج 2، ص 419) ذكر كردهاند. به هر صورت، قاتل را گردن زدند و پيكرش را به دار آويختند (مسعودى، همانجا؛ قس ابنعبدالحكم، ص 106).

از خارجةبن حذافة، حديثى از پيامبر اكرم درباره فضيلت نماز «وَتْر» نقل شده و به اين اعتبار، او از راويان و اصحاب پيامبر نيز به شمار آمده است. اين حديث را عبداللّهبن (ابى)مُرّه زَوفى از خارجة روايت كرده است (رجوع کنید به ابنسعد، ج 4، ص 188ـ189؛ بخارى، ج 3، ص 203؛ ابن ابىحاتم، ج 3، ص 373). قبر خارجة در مصر معروف بوده است (ابناثير، همانجا). وى چهار پسر به نامهاى عبدالرحمان، اَبان، عبداللّه و عَون داشت (ابنسعد، ج 4، ص 188).


منابع:
(1) ابن ابىحاتم، كتابالجرح و التعديل، حيدرآباد، دكن 1371ـ 1373/ 1952ـ1953، چاپ افست بيروت (بىتا.)؛
(2) ابناثير، اسدالغابة فى معرفة الصحابة، چاپ محمد ابراهيم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره 1970ـ1973؛
(3) ابنحجر عسقلانى، الاصابة فى تمييز الصحابة، چاپ علىمحمد بجاوى، بيروت 1412/1992؛
(4) ابنخلّكان؛
(5) ابنسعد (بيروت)؛
(6) ابنعبدالبرّ، الاستيعاب فى معرفة الاصحاب، چاپ علىمحمد بجاوى، بيروت 1412/1992؛
(7) ابنعبدالحكم، فتوح مصر و اخبارها، چاپ چارلز سى. تورى، نيوهاون 1922، چاپ افست بغداد ( 1968)؛
(8) ابنعبدربّه، العقد الفريد، چاپ على شيرى، بيروت 1408ـ1411/ 1988ـ1990؛
(9) ابنقتيبه، الامامة و السياسة، المعروف بتاريخ الخلفاء، چاپ طه محمد زينى، (قاهره 1387/ 1967)، چاپ افست بيروت (بىتا.)؛
(10) ابنكلبى، جَمْهَرةالنسب، ج 1، چاپ ناجى حسن، بيروت 1407/ 1986؛
(11) محمدبن اسماعيل بخارى، كتاب التاريخ الكبير، (بيروت?1407/ 1986)؛
(12) احمدبن يحيى بلاذرى، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق 1996ـ2000؛
(13) همو، كتاب فتوحالبلدان، چاپ دخويه، ليدن 1866، چاپ افست فرانكفورت 1413/1992؛
(14) خليفةبن خياط، تاريخ خليفةبن خياط، چاپ مصطفى نجيب فوّاز و حكمت كشلى فوّاز، بيروت 1415/1995؛
(15) احمدبن داوود دينورى، الاخبارالطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره 1960، چاپ افست قم 1368ش؛
(16) محمدبن يوسف كندى، ولاة مصر، چاپ حسين نصّار، بيروت 1379/1959؛
(17) مسعودى، مروج (بيروت)؛
(18) ياقوت حموى؛
(19) يعقوبى، تاريخ.

/ محمدحسن سعيدى /

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6731
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست